سلام ممنون میشم راجع به این داستان نظردهید.
داستان درباره خاتواده بجنپردی بسیارسنتی نادری است که هرروز ماجراهای طنزی رومیگذراند.راوی ورولیتگر. این قصه مریم اخرین دخترخاتواده وته تغاریه که ماجراهای. طنز خانواده رو به زبون طنز وشیرین بیان میکنه
متنی ازداستان 👇
عمه اشرف امذه وبد البته فکرنکنید ازان زنای عبوس شوهرمزده منزوی بود بلکه بدترهم وبد واقاجون عین سگ ازش میترسید.
اگه مشتاقید ادامه شو بگید ممنونم