سه شنبه کمی بی حال بودم بینیم گرفته بود رفتم دکتر آمپول سفازولین داد پیشونیم به شدت درد کیکرد گفت از سینوزیته. دیگه همون شب رفتیم شهرستان خونه ی خواهرشوهرم. دیروز اومدیم تهران خواهرشوهرمم آوردیم خونه ی مادرش الان زنگ زد که مگه دستم بهت نرسه منو مریض کردی.هر چی گفتم علائمی که تو داشتی من نداشنم من فقط بینیم گرفته بود.سینوزیتم سرایت نداره.گفتم پس چرا بچه هام از من نگرفتن گفت هر ویروسی به بچه ها سرایت نمیکنه.گفت آدم مریضه میاد مسافرت.بعدشم گفت تو این فصل اینهمه مریضیرو از کجات میاری. حالم بدجور خرابه کاش نمیرفتم خونش.نه مهمون نوازیش خوب بود که اونجا همش حرص میخوردم حالا هم یه عالمه تیکه انداخت به من
کی حالش خراب نیست
شوهرم دلش نبود بره من اجبار کردم الان مثل سگ پشیمونم. چقدر بره پشت سر من حرف بزنه
هر دفعه میاد تهران محاله مریض نشه از بس که استرس مریضی داره.خاک بر سرم که پاموگذاشتم خونشون
هر کسی وقتی مریض میشه ممکنه سرایت بده، ولی حرفایی که زده بیشتر شبیه غر زدن بوده. فکر کن نباید زیاد بهش واکنش نشون بدی. تو مریض بودی، چیزی که داشتی با اون چیزی که بهش میگه فرق داشت. برای خودت حواست باشه، نذار حرفای بی‌خود تاثیر بذاره.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
