من یه خواهرشوهر مجرد دارم که ازمون کوچکتره، بچه نیست، ۱۸ سالشه، هم خودش هم خانوادش خوب میدونن بدون هیچ دلیلی دو ساله با من و شوهرم نه سلام میکنه نه حرف میزنه هیچی
این اواخل که به شدت پروتر هم شده
امسال هر دفعه با پدر و مادرش اومده خونمون نه به من سلام داده یا تشکر کرده نه با شوهرم، قشنگ مثل یک گاو اومده خورده رفته!
حالا امشب خونه یکی از خواهرشوهرام بودیم
این خواهرشوهرم خانوم خوبیه
من بعد شام رفتم پای سینک ظرفا رو بشورم مامانش الکی خودشو مشغول کار کرد نیومد اون خواهرشوهر مجرد هم نیومد
منم بیشتر ظرفا رو تنها شستم
چند تا کاسه فقط روی زمین بود، خواهرشوهرم گفت دیگه برو بشین، من اول اون ظرفای روی زمینو ندیدم وگرنه میشستم، ولی یهو اون خواهرشوهر مجردم و مامانش گیر دادن بلند بلند به این خواهرشوهرم که بده این ظرفای روی زمینم بشوره!!
اون مجرده که قشنگ داد میزد که منم بشنوم بشورم!!! هی به خواهرش میگفت فردا کی میخای بشوری اینا مونده بده بشوره! مامانشم تایید میکرد
منم دقیقا از حرص اون مجرده اونا رو نشستم و اومدم نشستم
هیچی نتونستن بهم بگن
به نظرتون کارم خوب بود؟سوزوندش؟
دلم میخاد مثل همیشه به شوهرم بگم این قضیه رو
ولی فعلا که جلوی خودمو گرفتم نگم، چون خیلی خوب این دیوونه رو میشناسه