الان هشت ماهشو هنوز باخودم میگم چرا سقطش نکردم چرا از گناهش ترسیدم کلا پنج هفتش بود البته باشناخای که از خودم دارم با سقطشم افسرده میشدم اصلا نمیدونم چ کنم دارو افسردگی میخورم همش خوابم کلا زندگیم پوچ شده میشه برام دعا کنید التماستون میکنم 😔
بابد مراقب بودی دیگه خاهر.
الانم راه برگشتی نداری دیگه سعی کن کنار بیای
اشتباہ نکن بچہ ھای ناخاستہ خداخاستہ ھستن تقدیر بھتری دارن😍
این بچه های خدا خواسته خیلی برکت میارن🥺
انشاالله زود زود سر پا میشی
تو بارداری فکر کنم دارو افسردگی ممنوعه. دیگه کاریه که شده اینجوری نگو اون میفهمه. دوسش داشته باش پناهش تویی
من خالم هم مثل شما اصلا بچه نمیخواست،، شوهرش معتاد بود همه بچه هاشم بزرگ بودن و باردار شده بود 3 تا دختر داشت و 4 امی هم دختر شد الان 14 سالشه مادرش همش میگه من تورو نمیخواستم یا میگه حداقل پسر میشدی بلکه تحملت میکردم اصلا بهش اهمیت نمیده مادرمم هر چقد با خالم صحبت میکنه متوجه نیست چه بلایی داره سر دختر خالم میاره در صورتی که دختر خالم خیلی ارومه و اصلا کاری به کسی نداره ولی خالم انقد خودخواهه نمیزاره جایی بره بچه بیچاره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
