از دیشب که ویس فرستاد نتونستم درست حسابی جوابشو بدم انقد دلم شکست که حتی نتونستم جوابشو بدم هیچی نگفتم در ازای ویسش
من اون روز بخاطر اینکه شب امتحان کلا نیم ساعت خوابیده بودم برگشتم بیهوش میشدم نصف روز خوابیدم بعد ساعت مطالعم پایین بود قبول دارم در طول سال کم کاری زیاد داشتم
اومد ویس داد داد و بیداد میکرد حال بهم زنه گند زدی به امسالت تو هیچی قبول نمیشی با اون ترازت با این نمراتت من دانش آموزام همشون بالا 18 میگیرن تو گند زدی (در حالی که من فقط زبان و فارسی رو گفتم بین 17 تا 18 میشم بقیه یا 20 یا بالا 18ونیم به جای اینکه امید بده برا تیر بخونم هی تو گوشم میخونه تو هیچی قبول نمیشی)
گف اگه علاقه نداری ول کن برو حرفه یاد بگیر یا باید بابات تیلیاردر باشه کلا عشق و حال کنی یا باید کار کنی
گف من دانش آموز دارم باباش کارخونه داره پول تو جیبی ماهانه 60 تومنه خیلی هم عالی میخونه در کنارش رف آرایشگری هم یاد گرف دمش گرم 100 تا مثل تو رو میزاره جیبش(مثل من؟ صرفا از گزارشکار تشخیص داد اینو؟ اصلا شرایط زندگی منو میدونه؟)
گف تو لیاقت نداری بری بشینی دانشگاه کسی لیاقت داره که روزی 10 ساعت خونده تو لیاقتشو نداری
هزار دفعه گفتم باید با مامانت صحبت کنم افسارتو بکشه قبول نکردی(افسار؟؟؟؟؟)