خشمم نسبت به نوجوونیم خیلی زیادتر شده
نسبت به همه چیز عصبانیم. انقدر در طول روز چیزای ناراحت کننده و اعصاب خورد کن میبینم که گاهی واقعا حس میکنم گوشام نمیشنوه و نمیبینم از عصبانیت. اکثرا هم نشون نمیدم این حجمو. فقط یکم پرخاشگر میشم و ممکنه تند رفتار کنم. واقعا اذیت میشم و نمیتونم کاریش کنم. خیلی ناراضیم خیلی خیلی خیلی
بارها به مامانم میگم بدون من بشی ایشالا. میدونم تلخه حرفم ولی اونم اذیتم میکنه خیلی...
بچگیم و کل عمرم اروم بودم بچه پرخاشگری نبودم، مظلوم و خجالتی بودم
وقتی نوجوون بودم میترسیدم از عصبانیت بلایی سر کسی بیارم.. مقاومت میکردم که ژانر مورد علاقم که اکشن و معمایی و جنایی اینا بود رو دنبال نکنم. میترسیدم علاقم به چیزای دیگه ای بکشه
من عصبانیم، وجودم داره اتیش میگیره از خشم. نمیدونم چیکارش کنم