۷ ماهه عروسیمون شده و ۲۸ ابان تولدم بود بیرون بودم با مامانم میگفتم ب مامانم بریم خونمون نمیدونم شوهرم کجاس میگف نه خونتون نریم یکم خرید کنیم بعد عصر گف بریم حالا خونتون تا پله ها میومدم بالا دیدم همه جا تاریک پله ها شمع هس بادکنک هس درو باز کردم دیدم همه جا شمع و بادکنکو همه جا تزیین شدنس هنگ کرده بودم عالی بود کادوش هم گوشی اس ۸ پلاس😍😄
من نمیدونستم سوپرایز تولد میگیره میخواستم خودم با دوستام تولد بگیرم چون اصن دهنش نیورده بود ک تولد میگیریم یا نه ولی ۲ نفره رو ک گرف الان مزه اش افتاده دهنم 😍