شوهرم تو اتاق خواب بود یعنی من نمیدونستم خوابه رفتم نشستم کنارش سرم توگوشی بود دیدم بدنشو میخارونه یواش فکر کردم بیداره سفت بوسش کردم یهو از خواب پرید دیگ خواب نرفت گفت گرمه پاشد جارو جمع کرد اومد توهال روبرو تلویزیون خوابید باباشم داره تلویزیون میبینه
باباش گفت گرمت شد؟گفت نه فلانی نزاشته بخوابم اومده بیدارم کرده پدرشوهرم گفت طوری نمیشه هنوز میاد وقتایی ک اون تورو بیدار کنه تواونو بیدار کنی مادرشوهرم میخندید خیلی خجالتم شد الان فکر میکنن من رفتم بیدارش کردم انجام بدیم شوهرم نخواسته اومده توهال