2777
2789
عنوان

یک هفته س با شوهرم حرف نمیزنم

983 بازدید | 39 پست

ولی اون میخواد حرف بزنه سرسنگین جوابشو میدم. کارا خونه را میکنم بعدشم میام رو تخت سر گوشیم. کلا این دفعه دلمم نمیخواد باهاش حرف بزنم. بخاطر اینکه سر خانواده ش خیلی اذیتم میکنه. واسه اونا همه چیز تمامه واسه من و بچه زورش میادکاری کنه. الان چند ساله.... هرجورم اعتراض کردم فایده نداشته... قبلش ادم کم حرفی بودم و البته غر میزدم ولی لجباز نبودم بساز بودم اهل دروغ گفتن نیستم، سعی میکنم با این حال شر درست نکنم، تو خودم میریختم همه چیزو، ولی الان واقعا حالم بده، هرکار میکنم نمیتونم مثل قبل باشم. چون واقعا کم اوردم... میترسم روزی برسه که دلم واسه ادم قبلی ای که بودم تنگ بشه.... چقدر ما زنها تنها و بی کسیم...

لطفا دیگران را تا سرحد جنون نرسونید،،، شوهرم از این وضعیت ناراحته... ولی غرورش اجازه نمیده بیاد جلو میترسه مجبور بشه با شرایطم کنار بیاد، هرچی هم خانواده ش زنگش میزنن بیا و واسمون حمالی کن تو این هفته نرفته.... واقعا نمیدونم تهش چی میشه ولی زدم به سیم آخر... دوستش دارم ولی کاش شرایط طلاق داشتم.... دلم خیلی واسه خودم میسوزه... تو رو خدا به اندازه ادما دست نزنید لبریزشون نکنید...

علل الخصوص خانواده هایی که خیلی دخالت میکنن و اذیت میکنن بعدم کارهای خودشونو سانسور میکنن و از طرف مقابل میگن.... واقعا امیدوارم پس بدید....

پیش بچه با شوهرت قهر نکن عزیزم من خودم تو همچین محیطی بزرگ شدم واقعا وحشتناک 

فقط 13 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

به نظرم الان موقعیت خوبیه که بتونی برای شوهرت خط و نشون بکشی 

اینی که می‌خواد باهات حرف بزنه یعنی از این شرایط خسته اس 

اگر صحبت کرد بگو اگر میخوای باهات مثل قبل بشم اینا شروط منه اگر نمی پذیری همینه که می بینی میشم

حضرت علی (ع): گمان را ملاک عدالت و قضاوت قرار ندهید.
دیگه وقتی داره باهات راه میاد زیاد سرد نباش که فاصله بیفته بینتون

فاصله وقتی افتاد که محلم نذاشت تازنگش میزدن مارو ول میکرد میرفت... وفتی که تو همین رفتن اومدنا خیانت کرد... وقتی میگفت میخوام برم فلان جا ولی میرفتن گشت و گذار و من اضافیشون بودم

بنظرم شما یه مدت دیگه هم حرف نزن شاید شوهرت آدم بشه و از پولای شوهرت خرج کن مثلا طلا بگیر بدون اینکه بهش بگی طلا گرفتی مثلا بگو لباس گرفتم 

حداقل به جایی شوهرت کم میاره دیگه نمیتونه خرجی اونا رو هم بده 

ب قهرت ادامه بده تا بیاد منت کشی و تا میتونی خرج بزار رو دستش برید مسافرت لباس بخر مهمون دعوت کن تا بفهمه تو هم وجود داری البته این کارا برا بعد اشتی کردنت باشه الان ب قهرت اینقدر ادامه بده تا بیاد جلو 

چقدر خوب گفتی

چون خودم تو این محیط داغون شدم مامان بابام یه ماه دو ماه قهر بودن مامانم با من دایم قهر بود کلا الآنم خونمون همینه هروقت با شوهرم میرم جلو شوهرمم ابروداری نمیکنن

فقط 13 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز