بچم امتحان داره هی الکی وقت کشی میکرد یهو باباش دیونه شد حمله کرد بهش خواستم جدا نکنم نتونستم با مشت کوبی تو سر بچه هر چی تو دستش اومد پرت کرد سمتش من فقط هی جیغ و داد تونستم بکنم ای خدا خستم شد
وای بخدا خسته شدم همسایه مام از صبح سر بچه هاش جیغ میزنه تن و بدنممیلرزه از جیغاش
یا خدا
چندمه
ولی شمام توقع نداشته باش این بچه برات فيلسوف شه چون دیگه از درس زده اش کرديد
بچه بزرگ شده دیگه دوازده سالشه دلم براش کباب شد میگه با مشت کوبید تو سرم ،سرم تیر میکشه
خب اینجوری این بچه که بیشتر از درس فراری میشه
من نمیدونم به شما مادر پدرا چه مربوط که بچه درس میخونه یا نه
درس خون برای پیشرفت بچه س
اما روح و روان بچه مهم تره
الان خوبه برای یه درس روح و روان و جسمش رو داغون کردید
فردا روزی دکتر هم بشه دیگه چه بدرد میخوره و بعد فکرکردید بهتون نگاه میکنه و ازتون تشکر میکنه
ولش کنید دیگه
بچه ات چندسالش بمیرم براش چکار کرده مگه
اون بچه دیگه درس رو دشمن خودش میبینه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
0 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
