من دیروز ختم انعام شرکت کردم و یه روصه ای عم برا خانم فاطمه زهرا خونده شد من خیلی گریه کردم البته بعد مدتها . یه حاجتی داشتم و اون لحطه پناه بردم به خانوم فاطمه زهرا
دبشب خواب دیدم سر یه سفره نشستم و که پلو خورشت قورمه سبزی بود بعد یکی از دخترخاله هام یه بشقاب پلو داد به دستم گویی من جا مونده بودم بعد نگاه کردم دیدم بغل دستم یه خانمه محجبه که یه نوزادتو بغل داره یه بشقاب غذا خیلی پرو پیمون تر تو دستشه بعد یهو نمیدونم چی گفت یادم نیست بعد یهو از خواب پریدم دیدم ساعت ۱۲ و نیم شبه بنظرتون تعبیرش چیه ؟