دم خونمون دو تا جوجه کلاغ افتاده بود
مادر پدرشون نشسته بودن رو درخت و هر کس رد میشد از نزدیک جوجه ها حمله میکردن بهش و میزدنش
یکی از جوجه ها انگار حالش خیلی بد بود و افتاده بود زمین به حالت دراز کش و نفس می‌کشید اون یکی اما راه میرفت و سرحال بود
خب؟
منم دیدم پارسال این اتفاق دوبار افتاد و زنگ زدیم آتش نشانی و اومدن جوجه ها رو گذاشتن بالای درخت
با خودم گفتم بزار سریع زنگ بزنم بیان بزارنشون بالای درخت طفلیارو
زنگ زدم و دو دقیقه بعد آتش نشانی اومد
جوجه ها رو برداشت کلاغها هم حمله کردن سمتون
همسایه مون اذیت میکنه
دارم فکر میکنم چجوری شده یه نفر به حال جوجه هاهم رحم میکنه، اما بعضیا به حال بندگان خدا نه
مگه تهش قرار نیس تو یه قبر کوچیک جا بشیم...
خدایا کمکمون کن
بعد دیدم آتش نشانی جوجه ها رو گذاشت تو ماشینش و بردشون😐😢
الان اعصابم داغونه که چرا بردشون اخه؟؟؟
اصلا کجا برد اینا رو؟؟؟
به خدا از ناراحتی معده درد شدید شدم
حتی اون که بی حال بود هم اومدن برش داشتن انگار سر حال شده بود
من فکر میکردم داره میمیره ولی بلند شده بود راه میرفت
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
