وای اسی خیلی خندیدم، من سوتی میدم اما تو منظور رسوندن ها
بنده خداها گیج میشن😄😄
بچه بودم رفتم نونوایی موقع برگشتنم صاحب نونوایی گفت خدافظ، گفتم بسلامت 🤣🤣🤣
وقتایی که استرس میگیرم کل اون روز به سوتی دادن میگذره😑
من در حدی خنگم و سوتی میدم که حس میکنم همه دنیا فهمیدن
دانشگاه آزادم
۵-۶ ماه پیش واسه پدرم تو ایتا اقساط وام دانشجویی رو فرستادم
سین زد چیزی نگفت
بعد ازم پرسید پیگیری کن که واسه تضمین پرداختش گفتن سفته بیارین، الکترونیکی هم میشه یا فقط کاغذی؟
باز همون روز پرسیدم براش فرستادم
دفعه ی بعد که ایتا رو چک کردم دیدم از اکانتش پیام اومده: فکر کنم اشتباه گرفتینا عموجان :|
اینهمه مدت فکر میکردم عموم، بابامه
ما طبقه سوم زندگی میکردیم بعد مادرم رفته بود بیرون برگشته بود هی در طبقه دوم رو میزد 😂صداش میومد می گفت باز کن دیگه بلند بلند داد میزد میکوبید رفتم گفتم مامان تو کجایی در باز کردم تو نیستی ک صدات از کجا میاد آخه😂
من یه کار وحشتناکی که کردم
دوسال پیش بچه ها راهی مدرسه کردم از مغازه برا بچه ها کیک و شیر اینا گرفتم ،برا خودمم یه ادامس از این مدلا هست تو پاکته مثل سیگار از اونا
حساب کردم بچه ها سوار سرویس شدن رفتن
اومدم خونه دیدم ای وای اینا که ادامس نیس کاندومه🤦🏼♀️🤦🏼♀️پسره هم با همسرم یه دوستی داشتن .اصلا ابشدم تصورکن روزی چند بار میرفتم مغازش چیزی لازم میشد 😖حالا تو مغازه میگفتم اینا طعم دارچین نداره .پسره میگه همشون همونجان خودتون ببینید🥴
