2777
2789
عنوان

دلم خونه لطفا کمک

| مشاهده متن کامل بحث + 291 بازدید | 30 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وقتی با خانوادش میریم بیرون فقط در حال خدمت به خواهراشه اگه ببینی فکر میکنی شوهر اونهاست🫠انقد بهشون ...

عین همیم عین هم

داداش من میره سفر یه تعارف نمیزنه به مامان بابام

اونم مطمئنم که محاله مامان بابام باهاشون برن


چقدر بگم زمان درستش میکنه ولی برعکس،داره بدتر میشه؟

نرو باهاش از هر ده مهمونب و تفریح خانوادگب یکی برو بقیش بهونه بیار محترمانه رد کن

اون اصلا براش مهم نیست خونوادش باشن ته بهشته براش منو میخواد چی کار خیلی دلم شکسته

کاش همچین مردای احمقی زن نمیگرفتن

به نطرم  مدتی  بهت گفت  بیا بریم   بپرس  خانوادت هستن   گفت اره بگو  پس مزاحم  نمیشم  منم  با خانواده خودم میرم  خوش بگدره   من  نامزد  بودیم   میگفت بیا نمیرفتم    تو نامزدیمون   اکثرا  تنهای  جور میکرد  بریم  چون من نمیرفتم   چند بار امتحان  کن شاید جواب گرفتی 

به نطرم مدتی بهت گفت بیا بریم بپرس خانوادت هستن گفت اره بگو پس مزاحم نمیشم منم با خانواد ...

خونوادش ناراحت نمیشدن؟یا خودش نمیگفت چرا با خونوادم مشکل داری؟

خوب صبری داری

اونقدر دعوا کردم

اونقدر جنگ کردم

تهش بریدم بیخیال شدم

قبلا که بچه ها نبودن زورم به خودم میرسید و نمیرفتم

خودش تنها پامیشد با اونا میرفت سفر و گردش و...

ولی الان بخاطر بچه هام مجبورم

چون نرم بچه ها با من میمونن و تو حسرت مسافرت میمونن

داخل شهر تا اطراف شهر خودمون همه جا میریما

ولی مسافرت راه دور محاله

انگار مثلا اگه این با خونوادش بره و پدر مادر نبره انگار گناه کبیره کرده بدون اونا رفته

چقدر بگم زمان درستش میکنه ولی برعکس،داره بدتر میشه؟

خونوادش ناراحت نمیشدن؟یا خودش نمیگفت چرا با خونوادم مشکل داری؟

خانواده اش  کلا  با من  حال نمیکردن  که ناراحت  هم بشن من باشم یا نه  کلا منو اداعایی  افاده ایی  لوس میدونن  خوششون نمیاد  از من   خودشم  هی میگفت چرا  با خانواده ام  نمیای  چرا  فلان  این حرفا میگفتم   خب مت دوست دارم تنهای  بریم  گردش  با خانواده بخوام  برم خانواده خودم خیلی راحت ترم   تو دوست نداری  با من تنها  باشی  برو  خوش بگذره  بهش  اهمیت نمیدادم  یه مدت   الانم که ازدواج  کردیم  هر بار مسافرت   همشون  باید باشن  خیلی بدم  میاد  این سری  دعوا کردم  گفتم  تنها بریم یکم  عشق  حال کنیم چیه  پیرزن پیر مرد  راه میندازی  دونبال خودت   دلم میخواد تو ویلا  راحت  بگردم داداشات هستن  سختمه 

کم کم خوب میشه ببین خواهراش مادرش چجوری رفتار میکنن که جذبشون میشه شما هم همینجوری رفتار کن از خواهر ...

هیچ کار خاصی نمیکنن🫠ولی انقد دوسشون داره فکر میکنه خیلی خاصن

یعنی اگه من بخوام لباس بخرم میگه فقط از اونجایی که خواهرم میخره بخر پاشو تو مغازه های دیگه نمیذاره درصورتی که من بیشتر از خواهرش خوش تیپم

چرا اینقد مقاومت دارین روی خانواده شوهر مهربون باشید سعی کنید خوش بگزره با اونها هم

با اونهاهم خوش میگذره

ولی ادم به خلوت دوتایی هم نیاز داره

هرچیزی به اندازه خودش جالبه بیشتر از اون باشه زدگی میاره.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792