مامانم ی دخترخاله داره جییییییگر
جیگرا ، جیییگر یعنی انقدر مهربون خوش اخلاق خوش تیم خوش پوش ولی ازدواج نکرده دو تا خواستگار داشتا ولی سنگ انداختن بنده خدا افسردگی گرفت مادرشم گریه میکرد
حالا دیروز بعد از ۲ ۳ سال که فوت شوهرخاله مادرم میگذره
اولین خنده شون شنیدیم ، زنگ زدن مارو دعوت کردن که همین چهارشنبه شام تشریف بیارید خونمون ، هرچیییی گفتیم چی شده خوشحالید میخندید مشکوک میزنید گفتن هیچی حالا شما بیاید ، فقط خاله مامانم آروم گفت صورت واوینی (همون صورت گرفتن البته نمیدونم املاشو درست یا نه) بعد یهو ساکت شد ی نفر داشت ی چیزی گفت و میخندیدن دیگه هرچی ما جیغ زدیم دست زدیم خوشحالی کردیم فقط گفتن نههه نههه باید شما بیاید شام حالا بعدا حرف میزنیم
ممکنه خواستگار واسش اومده باشه و بخواد نامزد کنه؟ وای اگر عروسی بکنه من اون خونه رو از ذوق سرم میذارم بهترین لباس بهترین کادو بزن و بکوب هوووووو
از بس این دختر تو همه عروسیا واسه زوجامون شادی کرد حالا نوبت جبرانههه
دلم کوچیکه تا چهارشنبه به نظرت خبریه؟ اگه عروسی باشه چییی بپوشم🤣🤣😍