2777
2789

هم از نظر جنسی سرد شده

هم از نظر عاطفی شور و‌شوق کم شده بینمون

از بس همیشه من ب فکر زندگی بودم خسته شدم

ی مدت ولش کردم

دیدم همش حمایت خودم بوده

تلاش شوهرم نبوده

نمیدونم دوباره دست بذارم زمین بلند شم یا ن

واقعیتش غرورم نمیذاره

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بله شده 

وقتی شغلش از دست داد 

وقتی بدهکاری بالا آورد 

من حمایت کردمش از لحاظ مالی هرروز از خجالت آب شد همش می‌خوابید  غذا کم میخورد بادعوا میوه غذا میدادم بخوره می‌گفت صرفه جویی میکنم 😄

حموم با دعوا می‌رفت اصلاح مو با دعوا می‌رفت تلفن ح نمی‌داد 

دوسال تموم 

بعد شاغل شد حالش خیلی خوب شد 

 تغییرات زیادی کرد 

ولی زندگی خیلی سخت و تکراری شده 

ببین از صبح تا شب می دوییم آخرم در آمد صرف فقط کرایه راه و یک دست لباس شش ماه یکبار و قسط و یکم شکم میشه 

همه آدمها دوست دارن تفریحاتی که تلویزیون و سینما و اینستا و... می‌زارن برن هفته یک باربیرون غذا بخورند 

آخرماه ته حساب پول داشته باشن 

و... همه زندگی عادی دوست دارن 

متاسفانه حق ماها از زندگی این نبود که فقط دونده باشیم و افسرده باشیم 

همه اینها حسرت‌ها روجسم و روان  تاثیر داره 


ماها خیلی گناه داریم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792