خونه خودش باشه و مجردی زندگی کنه
غذا درست کنین بخورین
بعدش ظرفارو جم میکنین؟ و میشورین؟
خونشو جمع میکنین؟ مرتبش میکنین؟ جارو میزنین؟
من ۶ساله تو خونش دست ب سیاه سفید نزدم امشب بعد ۶سال دعوامون شد میگه خسته از کار برمیگردم ساعت۳شب باید یکوه ظرف بشورمو خونه رو جم کنم
وطیفه منه مگه توروخدا از الان کاراشو انجام بدم؟
خو پس فردا بعد ازدواج باید بشم خدمتکار ۲۴ ساعتش
هم ناراحتم هم عذاب وجدان گرفتم ک چرا کمکش نکردم🥺
شیش ساله میری و همه چیو ولمیکنی و برمیگردی؟؟؟😐😐😐😐
باید از همون اول عادتش می‌دادید باهم دیگه درست کنید غذا رو باهمدیگه جمع کنید و بشورید
یکم کمکش کن مگه چی میشه
واقعا چقدر زندگی و سخت میگیرین
چقدر عجیبی تو .من بجای غریبه هم برم پامیشم کمک میدم
حالا نمیگم میرفتی بکوب کار میکردی یکم کمک هفته ای یبار باهم کمکش میکردی عیبی نداشت
۶ ساله نگرفتت؟این بگیر نیس
من یکم کمک میکردم براش غذایی درست میکردم یا میگفتم عشقم من ک ف میزنم تو بشور ظرفارو
کمکش کن
وا دختر خب خودتم ظرف کثیف میکردی خب لااقل با هم دوتایی میشستید زشته واست خدایی
کارای دیگشو انجام نمیدادی ولی خب غذا و ظرفای خودتونو ی کمک میکردی
واااا باید کمکش باشی بعدم یعنی چی بعدا میشی خدمتکار اون بیرون کار میکن شماهم کارای خونه رو میکنی چه تفکری واقعا بعضی از زنا فکر میکنن باید تو خونه دست به هیچی نزن ملکه که نیستین اون بدبخت کار میکن که پول و نیاز مالی شما رو بر طرف کن توهم قرار وظایف خونه رو انجام بدی نمیمیری که
اون کلا جمع کرده و شسته امشب نمیدونم چرا اینجوری کرد نمیدونم از خستگی بود یا چی
ولی خیلی شاکی میگفت من خسته میام ظرفا رو کابینته همجام بهم ریختس باید با خستگی تا صب جم کنم اینارو چرااا ی طرف نمیشورییی
الان نمیدونم باید ناراحت باشم ازش بخاطر اون لحن دستوریو شاکیش
یا عذاب وجدان بگیرم
هعی بهش گفتم بمیرمم تو خونت لب بچیزی نمیزنمممم ک نکنه بعدش توقع کنی بشورم ظرفاشو
