به شوهرم گفتم زن ستیزی افتخار نداره

اون زن ستیز نیست بلکه سواد رابطه ای نداره همین.

بگو سرچ کن

عزیزم شکاک و بی محبت بودن زن ستیزی نیست که

زن ستیزی یعنی بگه زن جایگاهی تو زندگی و دنیا نداره ، نباید درس بخونه و تحصیلات داشته باشه نباید شغل و جایگاه داشته باشه ، نباید حق زندگی کردن ، حق تصمیم گیری داشته باشه و مواردی از این قبیل..

بگو همین که به من اعتماد نداره.. همین که بد دل و شکاکی به من 

  چیه مد شده این کلمه؟؟

خب پس بهش بگید زن ستیز بودن یعنی ارزشی برای زن قائل نشی و فکر کنی زن آفریده شده تا همش این و اون رو راضی نگه داره و از خودش هیچ اختیار و استقلالی نداشته باشه..

طبق چیزایی که بهشون باور داره توضیح بده براش...

زن ستیز بودن فقط فحش دادن و دست بلند کردن نیست وقتی حتی به شریک زندگیتم اعتماد نداری یعنی زن ستیزی

من همه عمرمو گذاشتم واست همه کسم شدی بعد نسبت به من بددلی میکنی بهم شک داری؟ اصلا کسیو دارم که بخوام کاری بکنم؟

چیکار کنم دیگه هرچی محبت میکنم توجه میکنم دعوا میکنم غر میزنم هرکاری میکنم اصلا عین خیالت نیست شاید نامرئی شدم خودم نمیدونم

حقیقتا اگه میخوای همینجوری خشک و بی مهر بمونی نسبت بهم تحملش واسم سخته ددرم وسط جوونی پیر میشم

قراره کنار هم زندگی کنیم حرف یک سال دو سالم نیست تا اخر پیشتم و پیشمی مگه اینکه خودت نخوای که مزاحمت باشم چون انگار اصلا دوستم نداری...

اگه دوست داری زندگی رو اگه یه ذره فقط یه ذره ارزش قائلی واسه این وقتی که پیش هم گذروندیم اگه یک هزارم درصد غیرت داری روی من درست رفتار کن، خودت میدونی خراب و ناپاک و هرزه نیستم ولی این کارات داره منو میشکنه نمیدونم دیگه چیکار کنم

توام یه کاری بکن یه قدمی بردار ناسلامتی زندگی مشترکه من نمیتونم تنها باشم همش درحال توجیه و دعوا باشم

.

.

.یه همچین چیزی در عین صادقانه بود پر از گله و شکایت و کمی سرکوفت نامحسوس