2777
2789
عنوان

خانما نیاز به کمک فوری دارم

130 بازدید | 20 پست

من و شوهرم مدتیه جدا از هم زندگی میکنیم و تا پای طلاق رفتیم ولی الان با هم در ارتباط هستیم و میخوایم دوباره برگردیم به زندگی ولی هنوز جدا زندگی میکنیم تا یه سری شرایط مهیا بشه . منم مریضم مشکوک به کرونام حالم زیاد خوب نیست از طرفی متوجه شدم امروز همسرم رفته بیمارستان برای آنژیو قلب . میدونم الان حتما خواهرش یا مادرش بیمارستان هستن من چی کار کنم با توجه به اینکه خودمم مشکوک به کرونا هستم برم بیمارستان یا نه ؟

احتمال اینکه خانوادش منو ببینن برخورد بدی کنن زیاده مخصوصا خواهرش چیکار کنم به نظرتون؟

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

به نظرم به خودش زنگ بزن ازش عذر خواهی کن بگو چون مشکوک بودم نیامد که تو هم تو این شرایط درگیر نشی

آره خودش میدونه مریضم . بهش پیامک دادم . گفتم شاید نتونه تلفن جواب بده

با توجه به حرفی که راجع خواهرشوهرتون و مادرشون زددید و احتمال درگیری لفظی و بیماری که دارین به نظر من رفتنتون لازم نیست.

و حتی ممکنه همسرتون هم به بیماری دیگه ای درگیر بشه...

هر وقت صلاح دونستین بهشون زنگ بزنید و شرایط خودتونو توضیح بدین 

و عذر خواهی کنین به خاطر اینکه‌نتونستین بیاین 

خوب فکراتو کردی برای برگشت مجدد؟ یا سر دلسوزیه؟

نه خوب فکرامو کردم چون خونه بابام خیلی بیشتر بی حرمت شدم تاپیک قبلیم هست که گفتم مریض یه گوشه افتادم آه و ناله میکنم از سر درد ولی هیچ کس حتی نمیاد یه لیوان آب دست آدم بده مادرمم سوپ درست کرده بود اول به نوه هاش اد که بچه های خواهرم هستن من خودم بچه ندارم بعد تهش موند به من تعارف زد میخوری؟؟ پس مونده اونا رو بخورم

نه خوب فکرامو کردم چون خونه بابام خیلی بیشتر بی حرمت شدم تاپیک قبلیم هست که گفتم مریض یه گوشه افتادم ...

دقیقا دوست منم دو سالی متارکه کرد تا پای وکیل گرفتنو طلاق رفت و خونه باباش بود. بعد میگفت اونجا داداشام خواهرام هر کی کاری داره به من میگه. باید میرفت واسه همشون هر روز نون میگرفت. یا دیگه خیالشون راحت بود این تو خونست و کارای دکتر بردن مامانه با اینه. میگفت خیلی بی حرمت شدم. بعدم که میخواست دوباره برگرده سر زندگیش خواهر برادرا باهاش قهر کردن ... چرا؟ چون یه کوزت خیلی خوب رو توی خونه از دست دادن

یادش بخیر، روزگاری خنده بر هر درد بی درمان دوا بود..

[QUOTE=383928803]دقیقا دوست منم دو سالی متارکه کرد تا پای وکیل گرفتنو طلاق رفت و خونه باباش بود. بعد میگفت اونجا دادا ...[/QUOTE

دقیقا هر کسی به خودش اجازه میده هر طور که دلش میخواد باهات رفتار کنه با اینکه من خودم شاغلم یعنی سربارشون از نظر مالی نیستم ولی باور کن همون پول آب و برق و گاز هم به روی آدم میارن . با اینکه من سعی میکنم دست خالی خونه نیام میوه ای وسیله ای چیزی برای خونه بگیرم ولی بازم میگن خرج غذات که با ماست شوهرت تو این گرونیا تو رو فرستاده اینجا گه خرج خودش کم بشه !!!! در صورتی که شوهر من چند بار اومد دنبالم که برگردم همینا با دخالت بیجا دعوا درست کردن نمیگم شوهرم خیلی آدم خوبیه ها نه اونم معایب زیاد داشت که کار به اینجا رسید ولی واقعا این حرف زشته که بگی شوهرت تو رو فرستاده اینجا که خرج خودش کم بشه ! حالا خوبه من خودم شاغلم هر چقدرم شوهرم نداشته باشه دیگه خودم میتونم برای خودم خوراک بخرم که گشنه نمونم!

[QUOTE=383928803]دقیقا دوست منم دو سالی متارکه کرد تا پای وکیل گرفتنو طلاق رفت و خونه باباش بود. بعد ...

عزیزم ... 😥

چند تا تاپیکاتو الان دیدم. یجا گفته بودی مامانت گفته مگه قرار نبود دیگه لباس نخری!!! واااااا الله اکبرررر... جلل الخالق...

چرا خونوادت هم خدا رو میخوان هم خرما رو؟ هم تو خونه سخت میگیرن هم نمیزارن برگردی سر زندگیت ؟

اگه واقعا این مدت شوهرت بهتر شده ‌ و به خصوص سرکار میره برگرد. به قول دوستم میگفت تو خونه شوهر جواب یه نفرو باید بدی تو خونه بابا بیست نفر

یادش بخیر، روزگاری خنده بر هر درد بی درمان دوا بود..
عزیزم ... 😥چند تا تاپیکاتو الان دیدم. یجا گفته بودی مامانت گفته مگه قرار نبود دیگه لباس نخری!!! واا ...

ممنون از اینکه وقت گذاشتی و خوندی . 

آره دقیقا وضیعتم همینه از یه طرف میگن اگه برگردی دیگه بچه ما نیستی و فلان .... از طرفی هم جوری برخورد میکنن که انگار من اضافی هستم تو خونه .... خودمم سر در گم شدم . 

ممنون از اینکه وقت گذاشتی و خوندی . آره دقیقا وضیعتم همینه از یه طرف میگن اگه برگردی دیگه بچه ما نیس ...

ببین من دوستم الان پنج شش ماهه برگشته. سر اعتیاد شوهرش دو سال و نیم پیش  متارکه کرد. الان شوهره ترک کرده ولی ایندفه از اون طرف بوم افتاده..‌ سر کار نمیره.‌ !!!

دوستم میگه حتی دیگه اینسری به خونوادم نگفتم سر کار نمیره چون میگن دیدی گفتیم نرو...

حالا شمام اگه شوهرت مرد خوبیه... مشکل خاصی مثل اعتیاد، خساست، شکاک بودن یا دست بزن نداره و بخصوص اهل کار هست و یه پولی تو خونه میاره برگرد.

ولی رفتار خونوادت درست نیست. مثلا میخوان چیو ثابت کنند؟  

یادش بخیر، روزگاری خنده بر هر درد بی درمان دوا بود..
ببین من دوستم الان پنج شش ماهه برگشته. سر اعتیاد شوهرش دو سال و نیم پیش متارکه کرد. الان شوهره ترک ...

والا نمیدونم هدف خانوادم چیه ولی چیزی که خودم حس میکنم مثلا میخوان به من رو ندن که پر رو نشم... ( از دیدگاه خودشون البته ) و اینکه کلا از بچگی اعتماد به نفسمو میگرفتن . من همیشه شاگرد ممتاز مددسه بودم ولی اگه یه بار ۱۹/۵ میشدم مامانم فورا میپرسید کی ۲۰ شده چرا تو نشدی و ... کلا انگار دوست داشتن همیشه تحقیرم کنن یادمه اولین باری که پریود شدم تو مسافرت بودیم منم اصلا نمیدونستم پریود چیه مامانم برام توضیح نداده بود فکر میکردم بین راه رفتم دستشویی کثیف بوده اینجوری شدم به مامانم گفتم به جای اینکه برام توضیح بده یا دلداریم بده میگفت خاک تو سرت چرا الان حالا من چیکار کنم !!! این مثالا رو برات گفتم که اخلاقاشون دستت بیاد خانواده من از اونان که به قول اون جوکه اگه خلبانم بشم میگن مسافرکش هواییه! 


ببین من دوستم الان پنج شش ماهه برگشته. سر اعتیاد شوهرش دو سال و نیم پیش متارکه کرد. الان شوهره ترک ...

اینکه شوهرش سرکار نمیره واقعا خیلی یده پس چجوری گذران امور میکنن ؟! مستاجر نیستن؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز