منم اصلن دلم نمیخواد با خانواده شوهرم جایی برم ،انگار اومدن فقط ی چیزی بخورن بریرن اون شکمبه هاشونو پر کنن برن،ساعت 8 میرن فقط میشینن ی جا نه میرن ی دوری بزنن تو طبیعت نه بازی چیزی ،هیچی ی جا میشینن ناهار میخورن جمع میکنن میرن ،اصلن خوش نمیگذره باهاشون ،
مادرشوهرم ک باسن مبارکشو میزاره از اول ی جا تکونم نمیخوره تا موقع ناهار و بعد میرا خونس همشم دستور میده ،اینو بیار اونو بیار ی دقه نمیزاره ادم بشینه استراحت کنه،خونشم میری همینه اصلن اجازه نمیده بشینی همش کار میده بهت،ولی باهمسرم و بچه هاتنها میریم خیلی خوش میگذره