اره اینم خیلی تعصب رو تبریزه خراب شده دارهههههه
منم بهش گفتم بیا مابین مثلا زنجان یا ابهر باشیم اولش قبول کرد بعد گف نه فقط میانه گف وابسته مامانمم بدون مامانم نمیتونم
تو غربت نمیتونم بمونم 😑😑😑😑😑😑
وایی اصلا نیمفهمش
گف بابام بازنشستس
پس چرا میگه عصای دست خونوادمم .بابا
بابات که بهت نیاز ندارههه😐😐😐😐هرروز بچبزی‌میگخ ی روز میگه اینورا نمیتونم بمونم غربته خفه میشم
ی روز‌میگ مامانم ی روز‌میگ بابام
دروغ میگه بخدا اگ‌بخاد می‌تونه همون طور ک چارسال تونسته بمونه
اره منم الان حس میکنم بیخیالش بشم بهتره
چون اینجوری عذاب میکشم
میترسم بخام برم شهر غریب مادرش چون وابستس اذیتم کنه
دخالت کنه
اینم ک وابسته ننش هرچی اون بگه این قبول کنه
بدبخت میشم
من الان تو کرج جز خونوادم کسیو ندارم غریبیم اینجا
مامان جز من کسیو ندار
ولی خونواده اون کل طایفه اونجان همشون میانن
منم دو سه تا نظر قبل گفتم این نظر منه به ندای درون خودت گوش بده
اگه خارج از ایران هم بود من میرفتم چه برسه برا من که کمتر از دوساعت فاصله داریم
خب تو هم قطعا به خانوادت وابسته ای دیگه بالاخره یکیتون باید کوتاه بیاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
