2777
2789
عنوان

داستان زندگی من و عشق ناکامم

195 بازدید | 3 پست

از پانزده سالگی تا الان که بیست سالمه با یه نفر دوست بودم اولش عادی بود بعد یواش یواش علاقه زیادی نسبت بهم پیدا کردیم تو اوج رابطه اشتباهاتی کردم که باعث شد بهم بدبین بشه مثلا با همکلاسی پسرم از کلاس تا دم در خونه اومدم.البته در رابطه با کلاس صحبت میکردیم ولی براش قابل قبول نبود من با یه پسر غریبه قدم بزنم و مسائل این مدلی.بعدش یواش یواش حس کردم علاقش بهم کمتر شده یه مدت باهاش کات کردم دوباره دیدم علاقش برگشته شروع کردم ولی دیگه دیدم این رابطه رابطه قبلی نمیشه.الانم ده روزی میشه جداشدیم از طرفی دلم براش تنگ میشه از طرفی حس میکنم مث قبل دوسش ندارم.وسوسه میشم بهش زنگ بزنم ولی خودمو کنترل میکنم نمیدونم چکار کنم.چن بارم ازم خواستگاری کرده مامانم سرسخت مخالفه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نه عزیزم واقعی واقعی نوشتم

دعا کنین از خداوند بخواین هرچی به خیروصلاحتونه به عالیترین براتون رقم بزنه 

لطفا برای فروش رفتن منزل مون به قیمت مورد رضایت و خرید خونه مناسب دعا کنین سپاسگزارم ❤️ میشه لطف کنید  برای نی نی دار شدن تمام منتظران و سحر دعا کنین و همین طور سرو سامان زندگی تمامی جوانان از جمله برادرم و این که پولی که پیش کسی داره پس بده،‌‌سلامتی مادرم و بهبود اوضاع مالیم دعا کنین.الهی دعای خیرتون به عالیترین نحو در حق شما و عزیزانتون مستجاب بشه الهی آمین🌹

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دلم گرفته

zara000q | 30 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز