خواهش می کنم دست از این همه فداکاری برای زندگی مردم بردارید . هلاک شدید به خدا 😒😒😒😒😒اخه عزیز من ، چرا اینقدر نگران غذا خوردن برادرتون هستید ، مگه بچه کوچولو هست !!!!!
چی شده دلت ایتقدر پره اره عروسها داداشهای بسیار بسیار با محبت وخانواده دوست رو گرفتن برای خود ...
اخه تو چند تا تاپیک چنان واسه داداششون ناراحت و دلواپس بودن که من شاخ دراوردم ، ( برادرم از پوشش زنش ناراضیه ، ما میدونیم زنش چه جوری می گرده ولی لطف کردیم به گوشش نرسوندیم ، برادرم دو ماهه غذای خوب نخورده ) فقط توجه کنید که شوهر های شما هم خواهر دارند و از قضا خواهر های اونها هم همیشه دلواپس و این چرخه برای هشتاد میلیون ایرانی ادامه داره !!!!!
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
داستان من ازهمتون جالبتره سه تا خواهرشوهرام جاریم ومادرشوهرم باهام کاری ندارن خداروشکر درصلح وصفاییم ...
واااای نگو پدر شوهر منه انگار. گیر داده بود چرا سزارین میخام بشم! منم سه تا خواهر شوهر و یه جاری دارم!!
دنیای دخترانه صورتیه من دلم برات تنگ شده.برایـ گوشواره های گل شیپوری برای عروسکام نازنین و مریم☺️برای پیراهن های گلگلی که مادرم با چرخ دستیش برام میدوخت و پولک دوزی میکرد برای رمان های قرمز وموهای بافته برای بوته های گل یاس و عطر خوب پختن رب خونگی تو حیاط مادربزرگم برای همه ی اونروزهای قشنگ که زود گذشت.💋🌺🌈💐🌹
از مراسم های عروسی نگم براتون که چنان بعضی های حس مسئولیت می کنن و بعدش از آدم طلبکار میشن که فقط باید بهشون بگی ، بزرگوار شما لطف کن دخالت نکن ، اگه کمک خواستیم خبرت می کنیم
مال من برعکسه هی میگن چرا انقدر چاق شده. جی بهش میدی😐😂 بیخیال چرا انقدر اهمیت میدی به حرفاشون
خودم که تا یک سال بعد عروسی هر روز باید بهشون گزارش میدادم که من چرا هر روز دارم چاق تر میشم و شوهرم لاغر تر ، به خدا وزن جفتمون ثابت بود، البته الان هر دو چاق شدیم 😭😭😭😭😭
دوستان دلواپس ، هزار جور دخالت توی زندگی آدم می کنید ، بعد میگید ، به خدا فقط برای خودت دارم میگم 😳😳😳😳😡😡😡😡😡بعد هم تا حرفتون به كرسي نشين ول نمي كنيد ، 😔😔😔😔😔😔😔
يه مورد ديگه دوستان ، بعضی ها سنتی با همسرشون آشنا شدند ، بعضی ها دوست بودند و بعضی .... اینقدر سخته که بفهمیم سبک زندگی خانوادهها و فرهنگشان فرق داره و اینقدر دلواپس زندگی بقیه نباشیم !«!!«
و مورد بدی ، بعضی از دلواپس های عزیز ، حتی دلشون برای برادرشوهرشون هم میسوزه ، برای شوهر خواهر شوهرشان ، بابا ول کنید ، هر کس از زندگیش ناراضی باشه ، تمومش میکنه . نرخ طلاق که پایین نیست 😒😒😒😒😒
ببخشید اگر حرف هام کسی رو ناراحت کرد ، فقط خواستم بگم ، هیچ کس از دلسوزی الکی خوشش نمیاد ، اگر هر کس سرش به کار خودش باشه و اینقدر از آدم های دور و برش توقع نداشته باشه ، همه چیز درست میشه . بترسید از روزی که به خاطر دلواپسی های شما زندگی کسی به هم بخوره ، بچه هایی این وسط بی سرپناه بشن
من خودم خیلی اهل رفت و آمد نیستم ، نه اینکه بخوام به کسی بی احترامی کنم ولی از مهمونی های سنتی ایرانی که زن باید از صبح بپزه تا شب که بشه شام و همه ظرف نیم ساعت بخورنش بدم میاد . بعد همش مجبورم مهمونی بدم به خاطر دلواپسی ناشی از کم نشدن روابط با خانواده همسر جان !!!!! اخه مهمونی زوری چه لذتی داره !!!!! لابد خواهر شوهر هام نشستن میگن سال تا سال چهار تا مهمونی زورش میاد بگیره !!!! بابا غذا پختن برای بیست نفر آدم آسون نیست به خدا ، ساده هم که نمیشه برگزار کرد چون بهتون بر میخوره !!!!! پس من چی کار کنم با این همه مهربونی و دلواپسی شما !!!!