بچم شوخه دخترم شوخی میکنه میگه مرگ ..
خیلی خیلی خیلی شوخه بیش فعاله .اما پسر داداشم خدایی آرومه هیچوقت این حرف نزده بهش حتی وقتی شوخی میکنه هم نمیگ خیلی دلخور شدم ..
امروز یه چیزی میخاست چون خیلی رو اعصاب بود گفت مرگ بخور..
خاک ب سرش ادم ب نوه اینجوری میگه
من مامانم اینه به بچهای ما مرگ و درد میگه ولی به بچه داداشم هیچی نمیگه منم همون دم ناراحت میشم ولی چه میشه کرد
چقد بد
من باشم اون پدر رو می بوسم می ذارم کنار.
من باشم دیگه نمیرم اونجا،گفتن هم میگم بیام شما اذیت میشی،بچم شلوغ میکنه
یاد بابابزرگم افتادم اواخر نمیتونست غذا بخوره گفت مرگ رو بخورم
خب اعصابش خراب شده یهو یچیزی گفته
بابات هست دشمنت که نیست
خیلی راحت حرف بزن بگو ناراحت شدم تمام
یه بار زنداداشت نبودنی بگو
فقط به بچه ی من میگی مرگ یا نه
من که تا الان نشنیدم به کسی جز دخترم بگی مرگ
خیلی ناراحتی دیگه نمیام
چطور دلت میاد به بچه ام بگی مرگ
یه مدت نرو بزار دلشون براتون تنگ بشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
