اسی ببین منم تجربه ی مشابه توداشتم
دیگه کشش نده دعوا نکن قهر نکن فقط و فقط ساکت باش توخودت باش اگه اینجوری ادامه بدی شوهرتو به جایی میرسونی که بهت میگه اصلا دلم میخواست و خوب کاری کردم
الان تو شرایط خیلی سختی هستی میفهمم و درکت میکنم ولی بهت قول میدم روزی میرسه که حتی اگه شوهرتم بخواد درموردش صحبت کنه تو نمیذاری و تندی میکنی
و سعی میکنی فراموش کنی
میدونم شوهرته ولی به این فکر کن که شوهرم هیچی نیس هرغلطی هم کرده به درک،خودم و آرامشم مهمه
خودم و بچم مهمیم از تو فکرت بندازش بیرون تا شش ماه به خودت فرصت بده و فکرتو مشغول کن بعداز اون آروم میشی
اونوقت سعی کن برای شوهرت بهترین باشی رفیقش باشی من همینکاروکردم الان شوهرم برام میمیره و عاشقانه منو میپرسته
و من الان میدونم که دیگه هیچی براش کم نذاشتم و همدم و رفیق و یارش بودم و بهش آرامش دادم توی خونه
و الان اگه دیگه خیانتی ازش ببینم گذشت نمیکنم و میرم
توام سعی کن فکر کنی که یه جاهایی کم گذاشتی براش
البته که من بهش حق نمیدم و واسه آرام شدن خودت میگم
باخودت بگو شاید براش کم گذاشتم شاید اونی نبودم که باید میبودم شاید این اتفاق منو تکون بده و تغییرم بده
شاید حکمتی بوده و قراره بعدش اتفاقات بهتری در انتظارم باشه به این ایمان داشته باش که بعد از هر سختی آسانیه