2777
2789

زندگی منو ببینید عبرت بگیرید ، از وقتی که چشممو باز کردم همش درحال کتک خوردن بودم ، همش ۷ سالم بود که مامانم ازمن انتظار داشت تو کارای خونه بهش کمک کنم ، چرا چون از همون اول قبول کرده بود که عمه هامو نگه داره و اونا هم دست به سیاه و سفید نمیزدن ، چون پدربزرگ مادربزرگم فوت کرده بودن و بابام قبول کرده بود خواهراشو نگه داره تا وقتی که سر و سامون بگیرن ، خانم بعد از اینکه من و داداشم به دنیا اومدیم تازه فهمید چه اشتباهی کرده ، انتظار داشت بابام خواهراشو بندازه تو کوچه ، عصبانیتشو سر ما خالی میکرد اونم به بدترین شکل ، یکبار نشد بهمون توجه کنه چون وقتی برای ما نداشت ، هیچوقت یادم نمیره هر وقت دیدار با اولیا میشد تنها کسی که هیچوقت نمیومد مامان من بود ، اون موقع هم عین الان نبود که توجه نکنن اون موقع خیلی سخت میگرفتن ، من همیشه پیش همه خار میشدم ، بعدشم برای فرار از اون شرایط تن به ازدواج با کسی که هیچ حسی بهش نداشتم دادم ، کاش طلاقشو میگرفت میرفت بخدا اگه میرفت من شرایطم بهتر از این بود ، الانم حاضر نیستم حتی صدای مامانمو بشنوم چون مادری نکرده برام ، بهم زنگ میزنه حتی جوابشم نمیدم ، چند روز دیگه هم میرم یه شهر دیگه خونه اجاره میکنم تا کلا قطع رابطه کنم ، بخدا اگه همین الان زنگ بزنن بگن مادرت یا پدرت مُرده ذره ای ناراحت نمیشم چون وقتایی که باید نبودن ، غریبه ها بیشتر برام دل میسوزونن تا اونا 

دوستان منselentia_6 نیستم اشتباه نگیرید من قبل از ایشون بودم اینجا 😊

الانم بحثش که پیش میاد مامانم میگه من شمارو ول نکردم من بخاطر شما طلاق نگرفتم ، کاش طلاقشو میگرفت میرفت ، میخوام صد سال سیاه بخاطر ما تحمل نکنه ، جهنم از اون زندگی که ما میکردیم بهتر بود 

دوستان منselentia_6 نیستم اشتباه نگیرید من قبل از ایشون بودم اینجا 😊

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

به چشم دیدم مامان بابایی که واسه بچه طلاق نگرفتن که اگر میگرفتن وضع بچه چقد داغون میشد بدون مامان بابا!

واسه همه نسخه یکسان نپیچیم خب؟

مقصدمان یکی بود، اما مسیر هایمان فرق داشت. آن ها می‌دویدند..اما من می جنگیدم با دستانی که برای رسیدن کافی نبودند..

مامانت مقاومت نکرد خواهر شوهراش نیان خونش؟مگه چند سالشون بود که اوردشون

خب کجا میرفتن؟ داشتن تو خونه ی پدربزرگم زندگی میکردن 

زیر بیست سال بودن 

دوستان منselentia_6 نیستم اشتباه نگیرید من قبل از ایشون بودم اینجا 😊

به چشم دیدم مامان بابایی که واسه بچه طلاق نگرفتن که اگر میگرفتن وضع بچه چقد داغون میشد بدون مامان با ...

شما از دور داری نگاه میکنی 

روح و روان اون بچه توی دعوا های پدر و مادر از بین میره و نابود میشه ، آدم قرار نیست به هر قیمتی بمونه بگه دارم لطف میکنم با این کارم 

دوستان منselentia_6 نیستم اشتباه نگیرید من قبل از ایشون بودم اینجا 😊

نخیرم هیچ غریبه ای نمیاد دل بسوزونه اونا هم بیان کنارت زندگی کنن خود واقعیشونو نشون میدن میگی صد رحمت به پدر و مادرم

بعدشم هر کسی خودش واسه زندگیش تصمیم میگیره به کسی نگید چیکار کنن یا نکنن

پس تمام مشکلات زیر سر خواهر شوهر های مامانت هستبه مامانت چی کار داری برو از عمه ها انتقام بگیر !!!!

خیر عزیزم چه ربطی داره ؟

بابام از همون اول گفته بود شرایطم اینه و مامانم قبول کرده بود دیگه حق اعتراض نداشت ، چرا بجای اینکه مشکلشو با اونا حل کنه مارو کتک میزد؟

دوستان منselentia_6 نیستم اشتباه نگیرید من قبل از ایشون بودم اینجا 😊

شما از دور داری نگاه میکنی روح و روان اون بچه توی دعوا های پدر و مادر از بین میره و نابود میشه ، آدم ...

اتفاقا من از داخل قضیه نگاه کردم!

مقصدمان یکی بود، اما مسیر هایمان فرق داشت. آن ها می‌دویدند..اما من می جنگیدم با دستانی که برای رسیدن کافی نبودند..

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز