2777
2789

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

گزینه دیس لایک و بلاک

#دور از تو بادا اهرِمَن، ایرانِ مَن || #خلیج_همیشه_فارس || ناتانائيل، بکوش که عظمت در نگاه تو باشد نه در چیزی که به آن می نگری...ناتانائيل، تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود. در انتظار خدا بودن یعنی در نیافتن اینکه او را هم اکنون در وجود خود داری...✿✿✿ _بخشی از کتاب مائده های زمینی اثر آندره ژید || elvabeaute ✿✿✿ آیدی آنلاین شاپمونه ممنون میشم حمایت کنید||

همین مونده وویس بفرستیم حموم زنونه میشه😂😂😂

چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...

ببینید فقط خودتون میتونید این شرایطو عوض کنید.


با این حرفا و غصه خوردن و یا فکر کردن به خودکشی بخدا اگر یکدرصد اگه شرایطتون بهتر بشه.


میتونید مشاور بگید؟ مشگل مالی و اینا ندارید خداروشکر؟


اگرم دارید با صحبت کردن فکنم بورسیتون کنن.


یه مشاور تحصیلی خیر خواه بگیرید ، براتون برنامه میچینه و ولتون نمیکنه به امان خدا ، چک میکنه پی گیره.


مثال میزنم ، من شرایطم خیلی نامساعت بود تا پارسال ، به مدت سه سال خیلی حالم بد بود بخدا بیشتر شبا پانیک عصبی میگرفتم ، ریزش موی شدید ، ۱۴ کیلو کم کرده بودم (با قد ۱۶۳ شده بودم ۴۲ کیلو)


بی جون و بی رمق ، صورتم پر جوش شده بود ، تیروئیدم مشگل پیدا کرده و کم کار شده بود.


فقط بخاطره استرس و ادمای سمی اطرافم و اون اتفاقایی که افتاده بود.


حتی مدرسه نمیرفتم ، شاید هفته ای یبار ، رشتمم ریاضی فیزیکه و سخته ، نمیشد یشبه جمعش کرد.


منی که تا قبلش نمره هام خداشاهده پایین ۱۹ نبود ، مدرسه خاص درس میخوندم .


سه تا تجدیدی اوردم!


همه چیزمو باخته بودم ، مامان بابام رسما ولم کرده بودن و به عنوان یه ادم بدبخت نگام می‌کردن.


از طرفی بهم حق میدادن بابت حال بدم اما از طرفی دلشون همچین بچه ای رو نمیخواست قشنگ حس میکردم.


یه روز پاشدم ، اتاقمو جمع کردم گوشیمو جمع کردم و سیمکارتمو عوض کردم.


از مامانم اینا خواهش کردم یه مدت هیچی نه بپرسن و بگن.


ببین حتی موهامو کوتاه کردم منی که میمردم برای موهام ...


خودم تو حموم تا شونه هام زدمشون


(موهای تا زیر باسنمو.. موهایی که با خون جیگر سالم نگهداشتم ، بدون مو خوره...)


من تو حموم اون ادمو کشتم... اون ادمی که منو تبدیل کرده بود به یه موجودی که لایق و شایسته نفس کشیدن نبود رو کشتم.


دکور اتاقمو عوض کردم ، چیدمان رو تغییر دادم.


عود و شمع و اینا خریدم ، نماز خوندم .


اعتقادتم رو محکم تر کردم


(من ادم مذهبی نیستم ، اعتقاداتمم به هیچ دینی وابسته نیست.


با تحقیق در مورد تاریخ اسلام و دین و آیین دیگه ، از هر دینی هرچیزی که به رشد و ارتقام کمک کرده رو برداشتم و هیچ چیزیرو کور کورانه قبول نکردم.


ما دینی که بگیم کامل ترینه نداریم!


هرکس دین خودش رو باید بسازه و تعصبش رو این نباشه که مثلا تو امام فلان رو قبول داری ولی اقای اکبر قبول نداره و داره بهش فوش میده! تعصب غیرت شماست به اینکه ایا واقعا انسانی؟


ایا کسی رو از خودت نمیرنجونی؟ ایا قلب و روحت از خودت راضیه؟


بقیه رو ولش کن ، تو درحق خودت خیانت نمیکنی؟


خیانت به خود باچی؟ با گول زدن خودت و توجیح کردن خودت


برای درس نخوندن و یا هرکاری که یکم ارتقات بده.


الان دوستت بگه فلانی برام فلان کارو بکن و بفهمی اون کاری که دوستت ازت میخواد ، سرنوشت دوستتو میسازه ، با جون و دل انجام نمیدی؟


شبانه روز تلاشتو نمیکنی؟


پس خودت چی هان؟


کی برای تو تلاش میکنه؟ هیچکس!)



خلاصه،


شاید بنظرت مسخره بیاد اما مدیتیشن کردن رو اصولی یاد گرفتم از یوتوب و..


با شمع و عود خودمو اروم کردم.


کتاب خوندم و با کتابای رمان زیبا شروع کردم ، مثل کوری ؛ بادام ؛ هردو در نهایت می‌میرند و.....


کلیییی کتاب خوندم و ورزشو شروع کردم ، بعد دوسه هفته که حس کردم حالم بهتره گوشیمو عوض کردم (اگه برات امکان نداره ، اشکال نداره ، همچیشو پاکن ؛ اهنگاتو پاکن ، عکس و هرچیزی که تورو یاد اون ادم کثیفی که درونت شکل گرفته میندازه بریز دور ، گارد گوشیتو عوض کن.)


اهنگای شاد ریختم ، پادکست های جالب گوش دادم.


رفتم سمت فیلم و سریال های قشنگ مثله : سریال دزد و پلیس که با بازیگرهای ساختمان پزشکانی که بچه بودیم میدیدم ساخته شده.


هری پاتر دیدم


مانی هایست (خانه کاغذی ، ساخت کشور اسپانیا) رو دیدم.


سریال خانه به دوش ، قدیمی و قشنگه.


سریال بد و دیوانه رو دیدم ، از سریال کره ای خوشم نمیاد اما این قشنگ بود.


سعی میکردم شبا نبینم که بخوام تا صبح بیدار بمونم و صبح


تا شب بخوابم چون این کار خودش افسرده میکنه ادمو.


غذاهای مقوی میخوردم و ویتامین ، وزن گرفتم بالاخره و رسیدم به ۵۵!


پوستمو با خوردن اب و ویتامین و اروم کردن ذهنم با مدیتیشن و روتین پوستی درست ، عالی کردم.


سبک لباس پوشیدنم رو تغییر دادم.


اینستاگرامم رو همچنان نصب نکردم و از فضای دروغینش خودم رو حفظ کردم.


فضای مجازی برای من دیگه رسما نه معنی داشت دیگه نه معنی داره ، بخدا هنوزم ندارم.


تلگرامم ندارم هیچی ندارم و ادمای اطرافم یهو حذف کردم همرووووو!


فقط مامان و بابامو و داداشم بودن اوناهم ازشون خواهش کرده بودم مراعاتم رو بکنن و چون میدیدن دارم یه حرکتی میزنم بعد اون همه وقت هایی که هدر دادم و زندگی نکبت بار درست کردم.

واقعا مراعاتمو میکردن حتی جاهایی تشویقم میکردن ، برام کادوهای کوچیک میخریدن . (اگه برای تو نکردن فدای سرت ، فدای سرتتت ، تو ادامه بده ؛ ادامه بده که زندگیتو جدا کنی ، زندگی کردن خیلی قشنگه بخدا خیلی قشنگه ، تو تجربش نکردی منم نکرده بودم ، من ته چاه بودم رسما ، ولی زنده موندم .


برای زنده موندن فقط باید خودت پاشی.


از فردا و شنبه کردن فقط باعث میشه به مرور نگاه کنی ببینی دیگه اون میل شروع رو نداری.


نمیدونم اعتقاد داری یا نه ولی خدا وقتی دید که دارم یه حرکتایی میزنم خیلی کمک کرد :)


با چنتا ادم جدید اشنا شدم و چون قبلا ضربه دیده بودم و یه مدت تنها بودم (به انتخاب خودم) و فقط اون تنهایی تونست منو به خودم بیاره .


با ادمای مثبت و پاک اشنا شدم که برای زندگیشون برنامه داشتن و یکیشون همزمان المانی میخون ، درس می‌خوند ، ورزش میکرد ، اینگلیسیشو خونده بودو جمع کرده بود.


اون یکی ، خواهر پزشکی میخوند روسیه و مستقل و دستش تو جیب خودش بود.


استقلال و هدفمندی و استرار رو قشنگ میشد ازشون یاد گرفت.



و خیلی تصادفی با یه خانوم بسیااااار دلسوز اشنا شدم تو این مسیر که مشاور بود ، برای درسم ازشون کمک گرفتم (من فکر نمیکنم با شما همشهری باشم وگرنه شمارشونو میدادم بهتون... خیلیییی بهم کمک کردن خدا خیرشون بده ، واقعا اگه نبودن من شاید خیلی جاها جا میزدم.


مشاوره انلاین هم بر نمیدارن متاسفانه..)


درس خوندم بحدی که حتی یک ماه قبل کنکور رفتم یه شهر دیگه پانسیون و کلی


سختی و فشار تا برای کنکور بخونم.


تا قبلش هم از صبح تا شب سرم تو کتاب بود ، از ۷.۵ تا ۱.۵ یا حتی ۲ شب.


ولی ارزش داره.



خانوادم خیلی لطف کردن هزینه کردن واقعا میبوسم دستشونو ، ولی ببین تو فقط حرکت کن بخدا همچی خودش درست میشه ، یهو دیدی یه مشاور بهتر سر راهت قرار گرفت و من نمیدونم وضعیت مالیتونو ، ما معمولیم پولدااار نیستیم.


ولی همچی صرفا پول نیست ، الان خیلی مشاورها و یا حتی


موسسه هایی مثل ماز بورسیه میکنن که بچه درس بخونه.



تو این مسیر کلی درس گرفتم ، به اندازه ۳۰ سال تجربه کسب کردم و بقیه روهم رفته شاید ۲۰ یا خیییلی زیاد بگیم ۳۰ درصد نقش داشتن ، بقیه کارا با من بود.



فکردی من ادم نیستم؟ خسته نمیشدم؟ کی دلش نمیخواد که لش کنه و بخوابه تا لنگ ظهر و...؟


من تا مرز جا زدن نرفتم؟


اما یاد اون ادم کثیف تو حموم میوفتادم و خودمو جمع میکردم و ادامه میدادم.



حتی من یه مشگل مثل ای دی اچ دی داشتم از بچگی که درمان نشده بود و نقص تمرکز داشتم ، رفتم پیش یه روانپزشک حرفه ای و قرص داد تمرکزم رفت بالا و هنوز تو دوره‌ی درمانم اما من خیلی بی حواس بودم ، همچی جا میزاشتم ، خونه ی حرکی میرفتم یچیزیو از روی بی حواسی برمیداشتم میوردم با خودم یا یچیزیو جا میزاشتم ، درس میخوندم ذهنم همجا میرفت جز مطلب درسی.


ولی قرص به تنهایی کمک کننده نیست ، تو باید تمرین تمرکزم داشته باشی ، نزاری ذهنت بره و بهش بفهمونی تو رئیسی و باید تو انتخاب کنی الان به چی فکر کنه.



هر روز دوش میگرفتم موهامم کوتاه بود راحت ، و یه کار که جالبه اینکه اخر دوش گرفتنت بگو مثلا ۱۰ ثانیه باید زیر اب یخخخ باشی و ابو یخ کن  برو زیر دوش و اروم تا ده بشمار، این باعث میشه مغزت از حالت سرکسی و از این حسایی که الان ولش کن حالش نیست در بیاد ، چرا ؟ چون بدنت نمیخواد اب یخو اما تو خودتو مجاب میکنی تا ده ثانیه تموم نشده حق نداری از زیر اب بیای بیرون (بعدش نری زیر اب گرم)


اب یخ برای سلامتی و خوش فرم شدن اندام ها هم خوبه.



بنظرم اصلا اون زندگی نکبت باری که داشتم ، اون یه فرصت بوده!


اگه اون نبود من هیچ وقت پانمیشدم که یه حرکت بزنم و ما ادما تا زمانی که  واااااقعا از شرایط فعلی خسته نشیم هیچ کاری نمیکنیم ، یا پامیشیم و اون سختی و درد رو به دردی تبدیل میکنیم که باعث پیشرفت بشه مثل درد بیدار موندن و بی‌خوابی و درسخوندن و چنتا زبان همزمان خوندن .


درد عضلات وقتی ورزش کردی و گرفته و...



هر صبح تختو مرتب کن ، تا از تخت اومدی بیرون نه!


برو صورتتو بشور ، روتین پوستیتو برو یه اهنگ شاد بزار ، عود روشن کن.


تا صبحانه میخوری تختت هوا بخوره بعد مرتبش کن.


(راستی از خرافات های بیخودم فاصله بگیر.


علاوه بر اینکه اعتقاداتتو محکم میکنی ، هرچیز کذبی رو نپذیر.


و راستی برو فیلم ها و داستان های کوتاه از تاریخ ایران و زمان کوروش کبیر ببین ، خیلی خوبن


من از تاریخ متنفرم اما اینارو دوست دارم.)



•تو این مسیر یادت باشه کی بودی و میخوای کی باشی.


•بقیه رو جدی نگیر و تا میتونی حذف کن ادمارو.


•گوشیتو حداقل تا یکماه کلا بنداز بره. سخته بدون گوشی اولش اما بعدش دیگه اون تویی که نمیخواییش.


•برنامه داشته باش و اجازه نده انقدر راحت تغییرش بدی ،


مثلا حالا چیمیشه الان بخوابم بعد زبان بخونم و.. نداریم!

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  18 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش