ب دلایلی اومدیم مشهد مجبورم شب اینجا بمونیم خیلی حالم بده هر کاری میگم جاریم برعکسش انجام میده
مثلا مادر شوهرم خرید داشت میگه اینو بردارم من میگم خوبه جاریم میگ نه جالب نیس
حالا سلیقه اشم صفره کتشلوار برادرشوهر سر عقدی من انتخاب کردم همه گفتن قشنگ ولی زنش نمیزاره دیگ بپوشه چون من انتخاب کردم😐