۱۰ روزه همش اونجا بودم فقط دو شب تنها اومدم خونه خوابیدم که صبحش برم سرکار. خیلی خسته شدم دلم میخواد یکم تو خلوت و تنهایی خودم باشم . دلم برای مامانم تنگ شده. شوهرم هر روز میگه بیا خونه مامانم . من نمیگم دیگه نمیخوام برم میخوام فقط دو سه روز وسطاش برای خودم باشم باز برم کنارشون باشم
بنظرتون این وضع چقدر ادامه داره؟
محله هامون هم دوره ..
مشکل من اینکه مادرشوهرم خیلی به شوهرش وابسته نبود بی تابی نمیکنه پذیرفته ، فقط میگه پام درد میکنه میخواد یکی کارهاش بکنه تازه الان جوونه بعدا خدا میدونه چی بشه.