امروز رفتیم پارک آبی سرسره رو برعکس سوار شد بعد کلی توضیح 🤦♂️
در یه نی نتونست باز کنه
بابام تو خیابون پیادمون کرد که بریم مترو توی محلی که ۲۵ ساله داره زندگی میکنه مترو چپ بود رفت راست بابام صداش کرد🤦♂
وسط خیابون ماشین میبینه یهو میترسه وایمیسته
یه کار نمیتونه درست انجام بده
خستم کرده
دلم خیلی براش میسوزه ولی بعضی وقتها دیگه کم میارم و دست خودم نیست باهاش بد حرف میزنم
چیکار کنم