2777
2789

هفت هشت ساله ازدواج کردم.دوران مجردی بشدت مصیبت کشیدم

بابام معتاد بود مامانم کار میکرد خرجمونو میداد

درامد زیادی نداشت 

بخدا سالی یکبار هم بزور ی دست لباس ترتمیز نمی‌تونستیم بخریم 

چ من چ داداشم

مامانم چسبیده بود ب بابام‌همه میگفتن بدبخت طلاق بگیر حداقل تو محل ابروتون نره با این وضعیت و قیافه ی فلانی ( بابام). ولی گوش نمی‌کرد 

همش منو بهونه میکرد ک تو ازدواج کنی من جدا میشم بعدشم فلان

درصورتیکه شاید اگر زودتر از زندگی مون حذف میشد شاید زندگیم الان این نبود.شوهرم مرد بدی نیست اما کلی مایه ننگ هست تو خانواده م.خدا شاهده بابام تو عروسیم با ی قیافه ای اومد همه فامیلای شوهرم قیافه میگرفتن برام مسخره م می‌کردن

درسم خیلی خوب بود اما انقد عصاب خوردی داشتم نتونستم درسمم درست بخونم

چهار پنج سال پیش جدا شدن 

بابام از خدا خواسته رفت دنبال رفیق بازی و بساط مواد خودش.مامانمم با داداشم زندگی میکرد و کار میکرد خودش...پرستار چند تا پیرزن بود از چند سال پیش تا الان...خونه زندگی ترتمیزی هم نداره بخدا روم نمیشه جلو خانواده شوهرم برم خونه مامانم

بقیشو پایین می‌نویسم براتون 



فقط حیدر امیرالمومنین است💚

بابا تو این مدت هزار برابر داغونتر شد 

چند وقت پیش دیدمش تو شهرمون افتضااااححححح بود داغوووون😭

نگید چرا کمپ نمیفرستینو اینا بقران بالای ده بار کمپ رفته آدم ترک کردن نیس

جهازمو ب ضرب و زور آشنا و وام ازدواج بزور جور کردم اون سال خدا شاهده هزار تومن شو بابام نداد مامانمم سرش غر میزد ک پول بیار این بچه جهاز میخاد نفرینم میکرد

فقط حیدر امیرالمومنین است💚

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بخدا کادوی عروسیم مامانم ی تومن بهم داد صد تومن صد تومن فک فامیلا سرهم گذاشته بودن داده بودن ب مامانم...ی هزار تومن نداده بود

فقط حیدر امیرالمومنین است💚

خدا لعنت کنه باعث ب.انی معتاد شدن ادمارو

فقط به امید این زنده ام که روزی درمان سی پی بیاد❤️ که منم نشستن و راه رفتنه پسره کوچولوم فرشته ی بی بالم و ببینم❤️ پسرم با تو، تو این جاده ها بدون امیدم میتونم زندگی کنم🫂

همیشه باعث آبرو ریزی بود.داغ همه چی داغ ساده ترین شادیا و خوشیای بچگونه رم تو دلمون گذاشت

🫂🫂🫂ببین گلم گذشته رو ول کن الان زندگی کن


فقط به امید این زنده ام که روزی درمان سی پی بیاد❤️ که منم نشستن و راه رفتنه پسره کوچولوم فرشته ی بی بالم و ببینم❤️ پسرم با تو، تو این جاده ها بدون امیدم میتونم زندگی کنم🫂

کاش مادرت جدا می شد. صد البته زندگیت بهتر می شد.

شاید مادرت می ترسیده که نتونه به اندازه کافی پول جور کنه یا مسئولیت بچه هاش بهش فشار می آورده و با اینکه پدرت کاری نمی کرده باز ته دلش به شوهرش امید داشته.


بعد من شوهرم اخلاقیات خاصی داره بارها دعوامون سده از خونه انداختم بیرون.

بارها خواستم طلاق بگیرم مامانم میگفتم من ی زن بدبخت کارگرم خرج خودمو پسرمو‌ب زور میدم (داداشم ۲۱ سالشه) اینجا جایی برای تو و بچه هات نیس دهنتو ببند زندگیتو بکن



حالا ی مدته گیر داده بابات گناه داره میوفته میمیره ی گوشه ابروتون میره

گفتم مارو بهونه نکن بار گفت دلم میسوزه گفتم بدبخت تو داری از کار افتاده میشی دو سال دیگر نمیتونی از جان تکون بخوری (۵۴ سالشه)

برو یجا با پیرمردی چیزی ازدواج کن بلکه ی تیکه زمینی چیزی بهت برسه حداقل زندگی خودت و بچرخونی

گوش نمیده گفت شاید من زودتر از همتون مردم گفتم بعد دیگه داستانم ببین شاید ۱۰۰ سال زنده بودی تو این بدبختی و نداری چجوری میخوای زندگی کنی من ک خودم هیچی از خودم ندارم هر آنم ممکنه شوهرم پران کنه بیرون پسرتم ک از پس خودشم برنمی‌آد



فقط حیدر امیرالمومنین است💚

بخدا کادوی عروسیم مامانم ی تومن بهم داد صد تومن صد تومن فک فامیلا سرهم گذاشته بودن داده بودن ب مامان ...

اره خب بوده ولی با ناراحتی و غصه خوردن خجالت کشیدن چه کمکی به خودت می کنی؟ همه تو بخش هایی از زندگیشون نقص دارن. یکی بالا یکی پایین. 

دلیلی نداره روی نقصی که داری فقط زوم کنی. از امروز این فکراتو ببوس بذار کنار. هر وقت کلا چه خوبی چه بدی از بابات یادت میاد سریع به خودت بگو ساکت!! و پاشو یه کاری کن تا فرصت فکر کردن بهش نداشته باشی.

باشه؟

حالا فکر کن دور از جونت ولی مامان بابا نداشتی! چه دلیلی و اصراری داری به معاشرت با خونواده ات که حالا جلوی شوهرت خجالت بکشی و بگی زندگی مامانت اینطوری اونطوری!

داشت داد و بیداد میکرد قاطی میکرد پست تلفن برام.گفتم هرکار دوسداری بکن ولی من دلم نمیشناسمتون

گفتم ی خونه داشتی همبنجوریش آدم سختش بود رفت و آمد کنه جلو خانواده شوهرم الان بدترش میخوای بکنی

گفتم من دیگ هیچکدوم تونو نمی‌شناسم شوهرمو پرتم کنه بیرون میرم تو خیابون کارتون پهن میکنم میخوابم ولی طرف شما نمیام

فقط حیدر امیرالمومنین است💚

کاش مادرت جدا می شد. صد البته زندگیت بهتر می شد.شاید مادرت می ترسیده که نتونه به اندازه کافی پول جور ...

بخدا بابام هیچ خاصیتی نداشت

بقیه شو بخون کامل نوشتم 

فقط حیدر امیرالمومنین است💚

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز