خانمای عزیز یه سوال راجع به جهیزیه

خانواده ات چی میگن؟ اصل نظر پدرت مهمه

اما تجربه من میگه سفت سخت وایسید

مادرشوهر من آمد خواستگاری گفت خونه اش تا ۴ماه دیکه تحویل میدن ماشین براش می‌خریم

ما قبول کردیم

بعدش فهمیدیم خونه تا ۲سال خبری نیست ماشین هم خودش خرید با کلی قسط و بدهی و وام ازدواج هردومون

بعد عروسی گرفتیم رسم عقد طولانی نداریم مادر پدرم کوتاه آمدن هیچی نگفتن من یک سال داخل خونه پدرم بودم با همسرم!!

بعدش  هم خود پدرم خونه داد بهمون تا سه سال که خونه خودش نصفه آماده شد  بازم خرجش که بسیار بود خودمون کردیم مادرشوهز،گفت به ما ربطی نداره!

اشتباه بود که پدر مادرم کوتاه آمدن وقتی اونه اول گفتن خونه اش آماده اس

ما خیلی سختی کشیدیم و حقمون نبود

بعد سالها جاری ازدواج کرد خونه اش آماده نیست خونه براس اجاره کردن حمایت مالی هم مداوم 

وای خدا بهت رحم کنه 

اصلا حرفی از طلا و حقوقت نزن فقط بگو گفتم خونه بخریم هم بخاطر اینکه حیف جهیزیه م بره خونه مستاجری هم اینکه دلم بحال شوهرم میسوزه که هرماه چقدر اجاره بده... 

وظیفه شما طبق رسوم فقط خریدن جهاز بود دیگه کاری به بقیه چیزا نداشته باش. به شوهرت بگو اگر میخوای خونه رهن کنی اتفاقا خیلی بهتره دیگه طلاهامو نمیفروشم میزارم پیش پدرم بمونه کولر هم ممکنه نیارم چون نمیشه هرسال خونه رو عوض کنیم خراب میشن. ببین عزیزم مردونگی مرد رابطه مستقیم با پول و دارایی زن داره اگر قرار باشه طلاها و حقوقت رو به طور کامل در اختیارش بزاری جاتون عوض میشه و اون دیگه تبدیل به زن و تو تبدیل به مرد زندگی میشی شما فقط جهازت رو ببر دیگه تهیه منزل و دادن اجاره و رهن با خودشه مگرنه همیشه منتظر میمونه یا تو پول بدی یا بری از پدرت بگیری

اگر اون موقع پدر من با پدر همسرم جدی صحبت کرده بود که جرا زیر حرفشون میزنن اینطوری نمیشد

عزیزم شماکاری که درست و به صلاحته انجام بده چکاربحرف مادرشوهرداری جنگ نکن ولی اصلا به حرفشون که چه عرض کنم به زورگویشون کاری نداشته باش...بعدچندسال دوباره باید به حرص خوردنای الان حرص بخوری که چقدر ساده بودی...

جنگ و دعوا لازم نیست

مساله جدی برخورد کردن هست

خونه نمیگیری نگیر ولی قرار نیست بیاد شب خونتون بمونه