2777
2789
عنوان

یعنی داشت نخ میدادددد

298 بازدید | 22 پست

یچه ها خونه ی یکی دعوت بودیم، هم خانواده ما دعوت بود هم خانواده پسره، واسه مافیا بازی کردن رفته بودیم 

بعد چون من پر هستم و دلم درد میکنه، خسته هم شده بودم رفتم تو اتاق، یه ربع بعد پسره اومد پایین یکم راه رفت با گوشی صحبت کرد بعدش منو صدا زد اومد تو اتاق، گفتش ک نمیای بازی؟ گفتم نه دیگه خسته شدم، گفتش بیا منم بیام بازی کنم

گفتم شما برو دیگه من خسته هم هستم صبح زود رفتم سرکار، گفت لوس(😐) گفت نمیایی یعنی؟ گفتم نه، بعدش انگار ناراحت شد بهم گفت سری بعد تو خونه ما خستگی نداریما، هممون جمع میشیم بازی میکنیم

منم با خنده گفتم باشه

الان داداشم ازم پرسید اومد پایین چیکار کرد بهش گفتم اومد با گوشی حرف زد بعدشم بم گفت نمیای بازی‌؟ 

نمیدونم چرا ولی داداشم حرصی شد

الانم موندم شاید مثل حبیب شدم یا ن😂

💜ARMY💜

از حبیب بدتری

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نه والا مثل حبیب نشدی انگار پسره کرم داشته

کرم کدومه

بازیه دیگه

وای چقد عجیبین تو این سایت بخدا

شرط میبندم پسره پارتنر داره اصن صرفا میخواسته بازی کنه😐

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ازش زیاد خوشم نمیاد ک بگم توهم زدم

اون زیاد که میگی مشخصه چقد خوشت نمیاد😂 گفته بازی دیگه

نگفته پاشو باهام برقص که

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

بیخیالش دل نبند تا بهت چیزی واضح نگفته

پسرا که نه کل جنس مذکر دنبا مونث موس موس میکنن حتی اگر طرفو دوست نداشته باشن

فقط یادت باشه هر بار دیدیش سریع شل نکنی سنگین رفتار کن که تبدیل به شوهر بشه😂😂

شوخی کردم عزیزم فقط مواظب دلت باش

«گوش کن؛ فقط گوش کن ببین چی می‌گم: اینو تو مغزت فرو کن، باشه؟ تو تا الان دووم آوردی؛ اون روی سکهٔ این دووم آوردنت هم یعنی زندگی وجود داره؛ زندگی، می‌فهمی؟ یه چیزایی هم پیش میاد که تو رو خوشحال می‌کنه. پس این‌قدر دلواپسِ نگرانیات نباش. فقط یه‌کم دلواپس باش. یکم دلواپسی رو می‌تونی اداره کنی. اما سوپر- دلواپسی رو نه!» خسته تر از اونیَم ڪه اهمیت بدم..!_سبز ماندن در بین ویرانی ریشه می‌خواهد..!_

اون زیاد که میگی مشخصه چقد خوشت نمیاد😂 گفته بازی دیگهنگفته پاشو باهام برقص که

اخه با یه لحن خوشحالی اومد دنبالم، مکالمه ش هم یه چیز عادی بود میتونست همون بالا حرف بزنه

💜ARMY💜

اخه با یه لحن خوشحالی اومد دنبالم، مکالمه ش هم یه چیز عادی بود میتونست همون بالا حرف بزنه

از جای دیگه خوشحال بوده

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
بالا خوشحال نبود، البته خب م.س.ت بود

دیدی توهم زدی؟😂

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

رسم شب زفاف

nazila7579 | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز