2777
2789
عنوان

میرین خونه مادرشوهر به پاتون بلند میشن یا نه

| مشاهده متن کامل بحث + 466 بازدید | 46 پست
ربطش به اینه بعضیا صمیمی ان دیگه هی دم به دقیقه بلندنمیشن سرپا عروس ما طبقه بالامونه در روز سه چهار ...

عزیزم اون حسابش جداس ولی من هفته ای یه بار میرم توقع یه احوالپرسی گرم دارم همین برا مادرشوهرم یه کاری کنم تشکر نمیکنه نمیگم نکنم یا هرچی میگم یه ذره ادب 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

دخترشونم نباشه ، عضوی از اون خونواده هست دیگه معمولا عروس رو خودی تر میدونن تا دوماد

نه والا سمت ما اصلا اینطور نیست نه داماد خودیه نه عروس 

خصوصا عروس رو کلا غریبه می‌دونن مگر در مواردی که زن اون پسری باشه که خیلی عزیزه اونجوری تاج سر میشه 

مرا عهدیست با ماهی ؛ که آن ماه آنِ من باشد / مرا قولیست با جانان ؛ که جانان جانِ من باشد 🫂♥️

پدر شوهر و مادرشوهر و برادرشوهرم انگار کینشون شکسته ..اصلا از جاشون تکون‌ نمی‌خورند ..

😂😂واالاا

تنها دلیل ادامه دادنم تو روزهای سخت فقط تو بودی مامان.بمونی برام عزیزتزینم
چیکار کردی

محل سگ ندادم پدرشوهرم حتی سلامم میکرد نگاهش نمیکردم یه جواب سرد تو جمع یا همه احوال پرسی کردم غیر این الان ادم شده... باور کن مهر از مشهد اومدن با مادرشوهرم دوبار بهش گفتم زیارت قبول نگفت با کی منم قسم خوردم دیگه جایی بره نمیگم روبوسی هم که سالهاست ندارم باهاش عید هم اومد تولدش روز معلم هیچکدوم رو تبریک نگفتم چون 10 سال عروسشو به کررات دیدم رفتار این مدلی

هیچوقت عروس و داماد دختر یا پسر یک خانواده نمیشن شیره سر خودمون نمالیم

والا

همونطوری که اونا مثل مادر و پدر واقعی خودمون نیستن

آقایون درخواست دوستی ندین، درخواستتان رد میشه 

ربطش به اینه بعضیا صمیمی ان دیگه هی دم به دقیقه بلندنمیشن سرپا عروس ما طبقه بالامونه در روز سه چهار ...

نه ما بعد یکی دو هفته میریم همونجوری نشستن نگاه می‌کنن 

آقایون درخواست دوستی ندین، درخواستتان رد میشه 

نه پدرشوهرم که اصلا مادرشوهرم نه ولی گاهی 

تازه خداحافظي هم میکنم ازجاشون تکون نمیخورن ولی کافیه دادمادهاشون بیان تا دم در استقبال میرن موقع رفتن تا تو کوجه بدرقه 

بلافاصله چایی بیارن تو سفره اول دامادها

اون هفته بعد از چندوقت رفتم خونشون نشستم هیچی نیاوردن 45 دقیقه بعد که شوهرم از بیرون اومد چایی و میوه اوردن

مادرشوهرم یه مدت دقت کردم میرفتم به بهونه چلیی میرفت تو آشپزخونه تا ما نشسته بوذیم سرسو گرم نیکرد ما که میخواسیم بیایم میگفت عه میخواین برین من تازه اومدم بشینم منم حاضر جداب نیستم متأسفانه که بگم تا ما بشینیم شما از آشپزخونه نمیایی بیرون

پدر شوهر منم پادشاس بلند نمیشه 😂 مادرشوهرم گاهی نمیاد بهم برمیخوره من زیاد نمیرم خیلی ام معذبم باید ...

بابای من برای هیچ کس بلند نمیشه حتی شوهر من که از همه بچه ها وداماد وعروس بزرگتره،خودم چند ماه یکبار میرم بلند میشن برام و احترام میزارن،مادرشوهرم هرروز میاد منم همیشه مثل کسی که چند ساله ندیدمش احترام می زارم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز