دیگه با دوتا قربونش صدقه رفتن اومد خونه ولی باز بعد یه هفته باز قهر کردن رفت بعد از ۲ماه اومد ما بیشتر اختلاف خونمون سر خانواده بابام هست ایشالا همشون ببمیرن
عشقم من که بچه نیستم که ۲۰سالمه همه چی رو میبینم من چون بابا خودش مادر من رو انتخاب کرد کلان مادر من رو تردد کردن مادر من نه براذر داره نه مادر بجز من کسی رو نداره خانواده پدر من خیلی حروزاده هستن خیلی
چه عجوزه ای بوده مادر بزرگت ولی خیانت یه چیز دیگه خدا نکنه هیچ وقت تجریش کنی
آره حروم زاده تو سن ۹۰سالگی هنوز نمرده بابایی من شده پرستارش نصف سال رو خونه مادرش میمونه هرچی میشه زنک میزنه به خواهرش میگه بابام زندگیه ما دست عممه انگاری