شوهر من ۴ساله باهاش ازدواج کردم زندگی میکنم
اذیتم میکرد آزارم میداد زخم زبون میزد تو خونه زندانیم میکرد همیشه کتکم میزد همیشه با زور و خشونت راب...... داشت و خیلی اذیت میکرد و خیلی ناراحتم کرده و تو آیت سه سال خیلی دلمو شکسته
تو همه این موارد تو این ۴سال کار شب و روزم فقط گریه هست و گریه
البته الان یه ساله بهتر شده برام خرید میکنه نازمو میکشه محبت میکنه ولی خب چه فایده
زخمای قلبم خوب نمیشه
چال سگک کمربندش روی شونم درست نمیشه
خط های خونی بدنم که مال کمربندشه درست نمیشه
بدن کبودو سیاهم دیگه خوب نمیشه
قلب شکسته من دیگه تیکه هاش بهم نمیچسبه
ته قلبم هنوز دوسش دارم و نگرانش میشم
ولی دیگه چه فایده
لعنت به این زندگی