از تجربتون بگین راضی هستین
من دلم میخواد یه شهر بزرگ زندگی کنم تا بتونم به چیزایی که میخوام برسم و امکانات زیاد داشته باشه
ولی از خانوادم دور میشم
شما هر چند وقت اونارو میبیننن زیاد زنگ میزنین
من سه ساله از شیراز رفتم یه مرکز استان دیگه اون کله کشور...سالی سه بار سر میزنم و هر روز یبار مکالمه تلفنی...نمیگم خیلی اسونه ولی شرایط خیلی سختی هم نیست
من خودم تو شهر بزرگ زندگی میکنم و از خانوادم ساعتها دورم
و تقریبا زنگو هفته ای دو سه بار
و اونا دو ماه ی بار میان خونه من
منم الان که باردارم تقریبا یکساله نرفتم شهرم
سختی که بگذره بستگی به شوهرت و خانوادش داره اگه اونام تو اون شهر باشن
فعلا که من راضیم واقعا امکانات اینجا خیلی بهتر از شهر خودمونه
الان نه قبلا اینجوری بودم، تعطیل رسمی هارو میرفتم میدیدمشون بقیه اوقات سرکار بودم و تلفنی دو سه روز یه بار یا بیشتر در ارتباط بودیم ، دوران خوبی بود از هر لحاظ ،اگه پیش خانواده حالت خوب نیست و امکانات نداری خیلی خوبه که بری
سالی دوبار میرم دیدن خانواده
به دوری عادت میکنی
باید از وابستگیهات دل بکنی تا رشد کنی
عه چه عالی
من خوب شهر کوچیک زندگی میکنم
دلم نمیخواد در اینده اینجا باشم
چون میدونم پیشرفتی نخواهم کرد و باید یه زن معولی باشم
دلم میخواد یه شهر خوش اب و هوا و با امکانات زیاد باشم
و برم کار مورد علاقمو انجام بدم...
ولی با خودم میگم انوقت دیر به دیر باید بیینمشون نکنه بعدش از این کار پشیمون بشم
وقتی بخوام برگردم تو راه تصادف کنم😑
نمیدونم چه فکرایی میکنم
من تهرانم اونا جنوب
مامانم هر روز زنگ میزنه ..😐😐منو بیچاره کرده 🤣😂بخدا ۱۷ ساله ازدواج کردم ..این ببینه گوشی من خاموش بدو بدو زنگ میزنه شوهرم...
هر چند ماه هم میرم جنوب
شوهرم وقتی نیست نمیگم بهش ..شوهرم گاهی وقتی ممکنه ۲ هفته ی ماه نباشه ..البته الان مدتیه اینجوره..چون مامانم زنگ میزنه بهش که واس چی دختر منو ول کردی رفتی ..چرا تنهاش گذاشتی ..وقتی میگم شوهرم ک مامانم زنگ زد بگو خونم 🤣😂😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
