چن مدته یکی دوروز حرف خوب میزنه کارو میخره
بعدسریه چیز الکی سرد میشه بهم محل نمیزاره
یهو میشه چنروز بهم زنگ نمیزنه
بهش زنگ زدم جوابمو نمیده درحالی که شبش رفته بود
بیرون حتی نپرسیده بود که چرا زنگ زدی چیکارم داشتی
بدترین قسمتش اینه که من نمیدونم چیکارکردم
که این رفتارارو میکنه باهام
همش میشینم با خودم فک میکنم ببینم چیکارکردم من
دلو زدم به دریا بعد مدتها پرسیدم دلیل این رفتارات چیه
اول گفت چرا دیر جواب پیاممو دادی حتما نمیخواستی
باهام صحبت کنی درحالی که ۸دقه دیر جواب داده بودم
چون دور کار بودم
بهش که گفتم گفت باشه ....
سریه چیز همینقدر الکی دو روز باهام حرف نزده
همش بهونه میاره ازم عیب و ایراد میگیره داشتیم
حرف میزدیم و میپرسیدم دیگه چته و اینا یهو گفت
باید برم رفت منم چون پدر ندارم به داییم پناه آوردم
گفتم منم نجات بده
به مامانشم زنگ زدم همش حرفامو به مسخره میگرفت
درحالی که داشتم از پشت گوشی گریه میکردم
گفتم میخوام جدا شم مادر شوهرم گفت حالا گفتم چی شده!
دیگه بریدم نمیدونم چی درسته چی غلط از همه جا هم
زدم بلاکش کردم گفتم میخوام جدا شم