همسایه بغلی دارن بنایی میکنن فکر کنم ۵۰۰متری باشه خونشون از صبح زود میان تا ساعت۲بعد از ظهر چند نفری میفتن به جون دلر خدا خیرشون نده نمیدونم اون دلر چی هست چرا نمیسوزه پس من مریضم پسرم امتحان داره بخدا تا میان من اعصابم بهم میریزه شوهرم تذکر داد انگار لج کردن شوهرم میگه شکایت کنیم بده قرارع یه عمر همسایه باشیم
از سگ کمتر کمتر کمتر اگر بیام نی نی سایت هرموقع دیدین با تاکید بهم بگیدد🔨غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
نفرین نکن وای منم تو همین شرایطم بغل خونمون دارن میسازن بیستا کارگر گرفته به چند زبان متفاوت هستند هر کدوم از کله سحر اینا شروع میکنند تا سر شب من دیگه اعصاب برام نمونده با استرس از خواب بلند میشم خونمون مدام رو ویبره هست یا صدای اینا تو خونه هست
منم فکر میکنم زلزله داره میاد حالا که زیر ساز ساختن یک ذره آروم تر شده چند روز اول که کف سازی بود واااای از صدای دستگاه ها من دلم میخواست فرار کنم گفتم میگن خوش بحال هرکس که خونه مال خودشه آرامش داره ما داریم کو آرامش سالی یک سمتیمون دارن میسازن آرامش نداریم