بچه ها من در شرایط خیلی بدی ام. ۳ ساله پشت کنکور و وضع روحیم به شدت خراب شده طوریکه فکر خودکشی هم تو سرم افتاده. منزوی و افسرده شدم. ۲ سال پیش مجازی با یکی آشنا شدم(از جهت درس و راهنمایی تو درسها آشنا شدم باهاش) بهش وابسته شدم ولی ترکم کرد و من ضربه روحی رو از اونجا خوردم. دچار مشکلات عصبی شدم .کسی که اصلا باهاش رل نبودم داشتم غصشو میخوردم چون تو زمان افسردگی ترکم کرد. آخرین بار مرداد ۴۰۳ باهاش حرف زدم که قسم خوردم دیگه برنمیگردم و اینا.
بعد ۱۰ ماه من که الان در شرایط بدی هستم فشار روحیم خیلی بده مجبور شدم بهش پیام بدم درحالیکه متنفرم از اینکار. چون وجودش حتی اسمش بهم استرس میده و بهم میریزم. دیشب اصلا حالم اینقدر خراب بود اصلا نفهمیدم چیکار کردم رفتم پیام دادم حرف زدیم تهش گفت بنظرم این حسو نباید از کسی بگیری چون این حس ترحم یجورایی لگد زدن به عزت نفسه. مثل خر پشیمونم بهش پیام دادم. فردا امتحان دارم ولی همش یاد دوران قبل میوفتم که بهم حرص و استرس میداد کلا بدتر شده حالم، بهم ریختم نمیدونم چجوری خودمو جمع کنم. تازه ۱۰ ماه داشتم لذت میبردم از اینکه با آدمی مثل اون در ارتباط نیستم ولی باز لگد زدم به زندگیم.اصلا هیچ کنترلی رو خودم ندارم