من یه شهر دیگم
امروز داداشمو عروسمون اومدن خونمون
منم با حقوق خودم کلی خرید کردم واسشون
بعد ۶ ماه اومدن کلی آجیل و میوه خشک و... خریدم
امشب جاریم زنگ زد گفت سحر خونتونه منم دلم میخواد بیام😭
منم به سحر عروسمون گفتم میوه خشک و آجیلا رو نشونش نمیدم اون هر هفته حتما میاد خونمون میخوام اینا واسه خودمون بمونه
بعد شام عروسمون جلو همه گفت آجیلا رو نمیاری؟ اها یادم اومد گفتی واسه اونا نمیزاری😐 خیلی تعجب کردن از این حرکتش
مادرشوهرم و خواهرشوهرم ناراحت شدن
کلی خجالت کشیدم😭
عزیزم زشته دیگه یه ذره آجیل و میوه خشک قایم کنی
وا چرا اینکارو کرد
از شما ناراحتی به دل داشت ؟که البته اگه هم داشت با این کار بیشخصیتی خودشو نشون داد
بعد که اونا رفتن به عروسمون گفتم خیلی ازت ناراحتمو این بچه بازیا چی بود
قهر کرد نیم ساعت پیش به زور داداشمو برد و برگشتن شهرشون😭
دو ساعت راهه ولی کلی استرس دارم تو جاده اتفافب نیفته😭
کل برنامه هامو خراب کرد
میخواستم فردا بریم خیابون یه دوری بزنیم😭
فکرکن چقد پررو باشی خونه مردم نشستی بگی اجیل بیارید زنیکه مفت خور
لزومی نداشت به عروستون بگین اصلا برای جاریتون نمی اوردین. جاریتون با عروستون نسبتش چیه
خب آدم دوست نداره واسه هر کسی آجیل و چیزای گرون قیمت بیاره .عب ندارن یادشون می‌ره ناراحت نباش
توام از رو نمیرفتی میگفتی سحرجان خوب. شد یادم انداختی نه اتفاقا گرفتم دورهم بخوریم چون واسه شما خریدم جدا توی راه بخورین گفتم واسه مادراینا نمیزارم ک ببرن خونه همین چرا بزرگش میکنی گلم؟
بعدم رفتن اونا میریدم روش
