من یه پسر ۴ ساله دارم
به حدی رعایت میکنم که بچه ندوه
همش خونه مادرمم یا شبها همش بیرونیم محاله سر و صدا کنیم خب واقعا بچه رو گاهی نمیشه کنترل کرد
بعد کف اتاقشو کلی هزینه کردیم تاتمی زدیم کلی عایق کردیم ۳۰ میلیون هزینه کردیم. با همسایه حرف زدیم که ما رعایت میکنیم و ...
از اسفندماه هم نبودیم و کلا شمال بودیم. خونه داریم. ما همین که رسیدیم بچه ام شروع کرد ده دقیقه دویدن که تازه اونم ۷ شب بود که این اقا شروع کرد کوبیدن به سقف خونش طوری که خونه میلرزید. بارها اینکاروکرده که یعنی ندو
خب
زنگ بزن به پلیس
وای گیر چه خری افتادید
خلاصه شوهر منم جوش اورد رفت پایین دعوا
همسایه ها جدا کردن
الان ناراحتم🥲 میگم کاش دعوا نمیشد
ولی به جان خودم اینقدر رعایت کرده بودیم خسته شده بودیم
با هر صدایی تذکر میداد
من حتی نهار و شامنمیپختم که از بچه قافل نشم
همش خانه بازی و بیرون
بگو
خب
چقدر بدم میاد ازین آدما
عجب آدم زورگویی
شماهم زیادی خودتونو اذیت کردید
صدای دویدن پای بچه مگه چی هس
اون اعصابش ضعیفه مشکل داره
خب ندوئه. بیخیال بابا. خوبه نمیاد رودررو بگه
اهمیت نده بعضی ها رو، رو بدی سوارت میشن
با این حال بازم راضی به دعوا نبودم
تازه تولد پسرمم بود براش یه کیک خریده بودیم اونم کوفتمون شد
تازه جشن سه تایی بودا
یه لحظه واسه تولدش بپر بپر کرد
دیگه ماهم خونه رو گذاشتیم توی دیوار و بنگاه واسه فروش
