بچه ها من وقتی سقط کردم یه دختره
هم تختی من بود بار چندمش بود سقط میکرد و مقصرم خودش بود و عین خیالشم نبود که نبود
بعد پدرو مادرش آمدن انقد قربون صدقه ش رفتنننن و خرجشم دادن و چیزم براش خریدن
و شوهرش چقدر دورش تاب میخورد
ولی من چی😭
نمیخام باقیشا بگم
🥲💔الهی بگردمت
ولی ظاهر بقیه رو با باطن خودت مقایسه نکن
من بهش حسادت نکردم
اتفاقا ازش خوشم آمده بود خانوم خوب و تنبل و بی عاری بود😂ولی
من عین بی کسها افتاده بودم ی گوشه
بقول خودت و امضات این مشکلاته که رشدت میده، عوضش بعد اون ماجرا حسابی بزرگتر و عاقل تر شدی .
دختر خاله من پنجاه سالشه،شوهرش،کشاورز هست کلی زمین داره،بیشتر زمین هارو فروخت داد برای هزینه بارداری ،دکتر گفت نباید تکون بخوری دوهفته جابه جا،نشو اما از بیمارستان که اومد،هشت ساعت تو حموم بود،چون وسواس شدید داره،اون همه هزینه ووقت رو هدر داد،باز شوهرش از گل کمتر نمیگه بهش
خوبه، اینجور موقعا دنیا خیلی بی‌رحمه. زخم‌هات بمونه برای خودت، به کسی نگو که بیشتر اذیت شی.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
