زیادم خوب نیس من با همه نداریش ساختم یه ماشین دارم اسمم طرح مادران درومد امتیازشو فروختیم ی ماشین مدل پایین گرفتیم بقیشو قرضاشو داد مستاجرم من کم کم زندگیمو داشتم تکمیل میکردم از همجی خوندمو زدم از درس از همه چی تا بتونیم یه زمینی بگیریم
اگ این سایت نبود من سکته میکردم نمیتونسم دردمو بگم😭
یک ماه بعد عقد اون پیامو دیدم ،متاسفانه عقد کرده بودیم،قبل عقد انقدر خوب بود ک انکار از بهشت اومده بود این پسر بعد عقد سه هفته یک ماه بعدش اون پیامهارو دیدم بعد خانوادگی رفتیم سفر و تو چندین شرایط مختلف رفتارهای پرخاشگرانه ی خیلی شدید ازش دیدم اونم سر چی؟مثلا چرا نت گوشیت روشن مونده چرا دستمال کاغذیت اقتاده زمین از دستت چرا تو فروشگاه اون شلوارو داشتی می‌دیدی و به حدی سر این چیزا عصبانی میشد که مثلا دندوناشو فشار میداد روهم چشماشو باز میکرد خیلی شدید خیلی شدید مثل زمانی ک فکر کن یه مرد به بالاترین حد عصبانی میشه،بعد تو پروسه ی طلاق فهمیدم پرونده اعصاب داره تووناجا
تو الان فقط از این فرصت استقاده کن تهدید کن ک تمام پیاماتونو از روز اول دارم اکر مثلا اینو به اسمم نزنی یا اینو بهم ندی فلان تمام پیاماتونو میزنم تو گروهی که همه ی اشناودوست و فامیلارو عضو میکنم همینو به خاهرتم بگو که اهرم فشار بشه از اوتو به شوهرت بگه واسه آبروی من به حرفش گوش کن به خاطرت با تهدید خیلی بیشتری بگو،خواهرت متاهله؟؟
زمین نصف پولش داداشش داده عمرا اگ ب اسمم بزنه
