میدونید که من خواهر شوهرم به دلیل اینکه مامانشو از دست داده پیش من و همسرم زندگی میکنه و باباش با مامان بزرگش زندگی میکنه من دو روز بود که خونه نبودم مامانم مریض بود و قبل این دو روز تو خونه داشتم گردو میشکوندم دیشب اومدم و دیدم روفرشی من کل وسایلمو گذاشتم بیرون تو حیاط و من سر سر این عصبانی شدم (حدود یکساله که داره اذیتم میکنه هیچی نمیگم ) و بلند گفتم که چرا رو فرشی منو گذاشتین تو حیاط مگه حیاط تمیزه گربه میاد میخوابه روش من کلاً نزدیک دو سه ماهه که وسیلههامو باز کردم و کل وسیلههامو شکوندن و از بین بردن من دیگه واقعاً نمیدونم چیکار کنم دیشب با همسرم دعوا کردیم سرش که چرا خواهرش وسیلهمون گذاشته بیرون و اون با مشت زد تو دیوار هم دیوار خراب شد هم دستش در رفت و باد کرد میدونم تقصیر کار همسرم نیستش ولی هر موقع هرچی بخوام بگم طرف اونو میگیرم و من از این موضوع خیلی ناراحتم و امروز میخوام زنگ بزنم به پدر شوهرم و بگم بیاد دست دخترتو بگیره ببر من دیگه تحمل این همه بحثو ندارم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
بهش بگویک سال گذشت دیگه هرچی هم بوده باشه تموم شده ما دو نفر آدمیم دوست داریممستقل باشیم شاید شوهرم بخواد تو خونه لخت بگرده اصلا نمیشه که ما راحت نیستیم دیگه من با امید اومدم و...