دیروز با داداشم رفتیم داروخانه داداشم بدنسازه خوشتیپ جذابه ولی خیلی خنگه دختر داروخانه ای بهش زل زده بود لبخند میزد بهش داداشم نگاش کرد جلو همکاراش احوال پرسی باهاش کرد گفت لبخند قشنگی دارین انگار صدسال بود میشناختش دختره پیش همکاراش اب شد ازخجالت بعد اومدیم بیرون بهممیگه این دختر فامیل بود که نگام میکرد؟گفتم داشت بهت پامیداد گفت ن بابا بی منظور لبخند زد🤣🤣🤣