همونم ک از بچه م دور بودم

من والا اگهعقل الانمو داشتمه رشب میرفتم خونه اونا شاممو میخوردم چایی ام هم همینطور دورهم مینشستیم بعدهم موقع خواب میومدم بالا راحت میخوابیدم 

صبحانه وناهار ولی نمیرفتم 

هرروز یه وعده فقط هرکدوم که شد دیگه 

دعوا نکنید بابا  

اگه تو درباره خانواده اونا دعوا نندازی بهت قول میدم شوهرت کاملا عوض میشه وبهت بدبین نمیشه ودست ازسرت برمیداره میگه هرجور راحتی اونجور کن 

حتماهم خونه میخره یه روز میرید عجله نکن هنوز سنت کمه 

زندگی رو زهرنکن نترس شکایت نمیکنه ازبابات 

اگه شوهرت نیومد باهات عدا بخوره خودت بخور چه خجالتی مادر نباش براش مادررر نباش 

همسر باش مردها از اونجور زنها متنفرن 

اگر قراره بمونی و زندگی کنی من اگر جای تو بودم به هیچ عنوان هیچ حساسیتی نسبت به غذا نخوردنش و پایین رفتنش نشون نمی‌دادم. خودم با خودم خوش میگذروندم. آهنگ گوش میدادم به خودم می‌رسیدم که ببینه بیشتر بسوزه

آفرین،راهکارهات خیلی خیلی عالیه،فقط آرامش و شادی خونه میتونه مردو جذب کنه،عالی👌👌👌👌

استارتر جبراعیل تواین تایپیک راه حل خوبی داده منم نتیجه گرفتم،ببین مرد از زن شادو سرزنده خوشش میاد،زن به خودش برسه،باقهقهه بخنده،شوخی کنه،بخندونه،و مهمتراینکه اصلا به هیچ وجه،به هیچ وجه،به هیچ وجه نه بدو خوب خونواده ی خودتو بگو براش،نه بدوخوب خونداده ی شوهرتو،بزار خونه آرامش بگیره،

بابا مشکل داری غصه داری،بشین وقتی بچت خوابه،تو یه کاغذ بنویس،بعد راهکارشم بنویس،راهکارنداش،به خودت مثل مشاور،دلداری بده،خاستی گریه هم بکن بعد که تموم شد،خالی شدی،پاره کن،

ولی پیش شوهرت اصلا گریه نکن،مردا ازگزیه کردن زن عصبی میشن

ببین خدا ازهمسرم راضی باشه خیلی آدم خوبیه،ولی من گریه کنم که اونم سالی دوبار نهایت،بخدا بهم میریزه،اصلا نمیفهمه چیکارکنه،

عین روانیامیشه،بامشت میزنه کف دست خودش و ازاتاق میره

بعداتمام ماجرا (مااصلا قهرنمیکنیم،نهایتش پنج دیقه خودمونو بگیریم،)میگه من دست خودم نیس،گریه تو ببینم عصبی میشم،به خودم میریزم

البته سر مساعل دیگه مثل از دس دادن بابامو داداشم خیلی گریه کردمو هوامو داشتااا،آرومم میکرد،ولی سربحث باهاش اینطوریه،میکه گریه نکن،حرفتو باآرامش بزن

توهم خوب شذه این ماجرا باعث شده باخونوادش زیاد نری بیای،سبب خیرشده دعوا،نترس بچه های ماهم که اصلا نمیزارم بیرون برن تنهایی،روزای تعطیل میبریمشون بیرون،طوری نشده،حوصلش سربره،مادری باهاش بازی کن خوش بگذرون،بچه رو نبر پایین،که همش پیش اونابزرگ شه،بچه باید وابسته مادرش باشه نه کس دیگه،بچه باید تربیت پدرمادرش باشه نه کس دیگه

غذاتم خوشمزه درس کن بااشتهابخور،شیرمیدی،پوکی استخوان میگیری،قیافت زشت میشه ازکمبود ویتامین

به همسرتم محبت کن،میوه پوس بکن بخورید،شربت آبمیوه کیک درس کن،آهنگ بزار برقص جلوش حتی اگه نگات نکنه تو دلش خوشش میاد،آرامش بده بهش،وقتی خوابه هنوز خوابش سنگین نشده بغلش کنو ببوسش،وقتی رومبل نشسته از پشت دستاتو حلقه کن روی گردنش و یه بوسه بزار رو گونش وباعشوه ازکنارش ردشو،ببین این کارای کوچیک تو بلندمدت محبت میارع

اون متوجه میشه محبتتو

درمورد دعوااصلا حرف نزن،بعد یکی دوماه خودش خوب میشه،مردا دیر هضم میکنن موضوع رو

اصلا پیش خونوادشم نرو،وقتی دیدی سلام بده رد شو،اگه جواب دادن که هیچ ندادنم بی خیال غصه نخور،ولی شما سلامتوبده

اگه آشتی کردی دیگه هفته ای یه بار برو خونشون نهایت دوساعت،

همسرت میخاد تومجبورشی بری پایین،ولی قبول کنی روز ازنو روزی ازنو،بگو من باهاشون قهرنیستم دوسشونم دارم(الکیاا),بگو ولی من خونه خودمو دوس دارم ولی مشکل ندارم هفته ای یه بار شام برم خونشون

لزومی نداره مهمون میادبراشون شمام بری

حواستو پرت کن،تونستی یه کار خونگی مثل بسته بندی از دیوار براخودت دستوپاکن،هم حوصلت سرنمیره هم بهونه میشه کارداری وهم درآمد میشه

تو زندگیت خوبه،مشکلی نداری،همسرتم دوست داره،قدر هموب ونید،فقط سعی کن عوض شی،اونم تغییرات تورو ببینه بعد یه سال کلی عوض میشه،خواهرت دنبال زندگی خودشه بخاطر اونا گندنزن به زندگیت که بگن عرضه نداش زندگیشوخفظ کنه،همین خواهر اگه بیوه شی،بخای کمی نزدیکش بشی بخاطر شوهرت که فکر میکنه بهس نظر داری پست میزنه،پدرتم سیاست نداره بحای آشتی دادن،بهم زده کلا،پس بچسب به زندگیت

موفق باشید

اره فعلا نرو،ولی غصه هم نخور،اکه قراره به بچه شیر غصه داربدی بهتره ندیوازشیربگیریش،

ماشین همسرم وقتی بچه ی اولم یه سالش بودو رشدش خوب بود،رف زیر تریلی دراثرخواب آلودگی،خداروشکر معحزه شده بودو خودش طوریش نشد،تو اخبارم گفتن تصادف معجزه آسا،من بخاطر ماشینمون که صفربودو یه ماه بودعوض کرده بودیم اونقده غصه خوردم که نگو،ولی چون همسرمم چون توتصادف ترسیده بودودچار شک بود،نمیتونستم دردودل کنم که دارم ازغصه ی ماشین ازدس رفته میمیرم،وچون خودش نقصربودو بیمه هم چیزی بهمون نمیداد چون اون بیمه که پول ماشینو کلا میده هنوز نکرده بودو قرار بود بعدبرگشت بره دنبالش،خلاصه من کلی غصه خوردم توخودم ریختم،وبچم شیرماذر غصه داروخورد،خداشاهده طوری رشدش متوقف شد که تایه سال هرهفته مریض میشد

ماشین هم برگش سرجاش،حال خودمونم خوب شد،ولی این وسط غصه ازجیبم رفتو رشدبچم تاچندماه برنمگشت

به خداتوکل کن،از نوشروع کن،به تغذیتم برس،لاقل پیشش نمیخوری،وقتی نیس بخورو پیش اون ادا دربیار که نمیخورم

تترس هیچ مردی ازشکمش نمیزنه حتی اگه پیشت وانمودکنه نمیخوره،همیشه کله پزیا حیگرکیا رستورانا پراز مردایی هس تنهایی میرن میخورن،اصلا اونارو این مردا میچرخونن😜

قربونت عزیزم 🌹🧡🌹

فقط استرست ازبیکاریه،یه کاری دستوپاکن دیوار پره،خونگی باشه،یاهنری بلدی شروکن،قبل شروکردن به شوهرت مطرح نکن که مخالفت نکنه،بعدکه به تواق رسیدید بگو،وقتی بچت خوابه یامشغوله کارتو انحام بده ،موقع کار آهنگ بزار،ببین روحیت عوض میشه زیاد،توقع آدماازت کم میشه،میگن کارداره،زندگیت رو برنامه میفته،خودتم تاحدودی درآمدداری،باپولات براخودت سکه یه گرمی بخروجای امن نگه دار

والا من اینهمه براکسی جواب نمیدم،ولی دلم برات میسوزه،احساس کردم خیلی ناپخته ای،کسی نیس بهت جز طلاق راهکاربده،و توباورکردی زندگیت زندونه درحالی که نیس،خیلیا خسرت زندگیتودارن،توفقط بلد نیستی مدیریت کنی،حرف اونایی هم که میگن برینی براش میمیره برات رو از ذهنت پاک کن،همسر،دوس پسرنیسکه،شما براهم حرمت قاعل نشید،بچه همیشه شاهددعوای شماباشه،بزرک شه،به جفتتون احترام نمیزاره

بامحبت،مردومیشه رام کرد،محبت این نیسکه فقط بسازی باکمبودا بگی مخبته،نه کلامی،ظاهری،درس کردن زندگی شادوآروم وپرتنوع که همش دست زنه و دردراز مدت رو زندگیت تاثیرشو خواهی دید،زندگی میدون جنگ نیس،اون یکی بگه تو ده تا