من زندگیم خیلی معمولیه ،خیلی کوچولو که بودم همیشه به خودم میگفتم خدا منو آفریده که من خانواده ام نجات بدم زیر ۵ سالم بود و این اعتقاد قلبیم بود که خیلی توانمندم
بعدها بزرگ شدم ،شکست خوردم و کلی به خودم و توانایبام شک کردم ،افسردگی اضطراب ،شرایط سخت ،بی پولی ولی واقعا اعتقاد دارم خدا همچنان منو خیلی دوست داره و انقدر فرصت برای پیشرفت و ترقی به همه نمیده ،همه خانواده حامی یا شرایط که بتونن فقط به خودشون فکر کنن ندارن ولی به من این موقعیت داده
حالا هر کسی از جهتی حس میکنه مورد لطف خداست ،شما از چه جهتی حس میکنید؟