شما بودین با مادرشوهری ک حسوده عقده ای هستش
شبا بغل پسرش می خابع جلو پسرش لخت میشه جلو پسرش حموم میره پسرشو صدا میزنه اصلا لخت پسرشو ببینه براش مهم نیست با این آدم چیکار میکردین
ما سه ساله تو رابطه بودیم بعد سه سال صیغه کردیم ک یک ماه دیگه عقد کنیم الان شوهرم خونه خودشونه منم خونه خودمون اصلا توی آشنایی اینها رو نداشتن الان مادرهه اینجوری شده قبلش من نمی رفتم زیاد نمی دیدم الان می بینم
خیلی دوسش دارم شوهرمو ولی با رفتارهای مامانش ذهنم خراب میشه میگم آخه یکی مادر جلو بچش چجوری خدشو ب حراج میزارع چجوری می تونه پشت سر پسرش بره تا لختشو ببینه وقتی میدونه پسرش تو اتاق داره لباس عوض می کنه یا حموم بوده
خیلی رو مخمه اما دوسش دارم شوهرمو رابطه داشتیم ماهم اما نمیدونم چیکار. مادرش کنم ذهنم سمت جاهای بد میره همش در این باره