منو می‌پرستید به معنی واقعی کلمه چیزی که حتی یک هزارمش. و از همسر سابقم ندیدم ....هرگز ...
گذشت و با هم بودیم و یک سره منو میگردوند لباس گل توجه کاملش به من بود قربون صدقه ام می‌رفت
من از سر نیاز باهاش بودم ولی اون عاشقم بود ....
گذشت و اسفند ماه شد و همسر سابقم پیام داد بهم
البته زنگ زد . و سریع قطع کرد ....
من دووم نیاوردم .... من خر پیام دادم بهش گفتم دستت خورد؟
گفت دلم خورد .... حالا واسه من عاشق و زبون باز شده ...
چرا واسه دوست دخترش فرستاد اخه
همسر سابقم گفت بیا همو ببینیم منم داشتم بیخیال همه چیز میشدم میخواستم برم بعد کلی التماس که کرد
که گفتم باشه و بریم ی رستورانی جایی اول گفت باشه
بعد شروع کرد که نه اگه میخوای بیای باید تصمیم تو بگیری و کلا برگردی و برگردی بریم خونه و همین که اومدی باید بریم خونمون سر خونه و زندگیت
منم قاطی کردم گفتم نه اصلا نمیام و دوباره از همه جا بلاکش کردم
کهتاپیکش هست و همه اینجا دعوام کردن که نرو و بشین خونه
راجع به این آقا و خوبی هاش گفتم اینم بگم رفته بود تمام پیام های سابقم و پیام های کاریم با هر مردی که بوده رو بک آپ گرفته بود از گوشیم درآورده بود و مدام عذابم میداد که اره این چیه و چرا مثلا دو سال پیش به این مرده فلان حرفو زدی و همش کنترلممیکرد و اومده بود تو تلگرام و می‌گفت چرا به این مرده قلب دادی چرا پیام فلانی رو از اینستات پاک کردی و و و. .... .
نیستین بچه ها؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
